فریدون در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه
فریدون، یکی از شخصیتهای برجسته در اساطیر ایرانی، از جایگاه ویژهای در متون کهن ایرانی، از جمله اوستا، پهلوی و شاهنامه فردوسی برخوردار است. در این متون، فریدون به عنوان پادشاهی قدرتمند، عادل و دادگر معرفی میشود که بر ضحاک، اژدهای ستمگر، غلبه میکند و جهان را از شر او نجات میدهد.
نقش فریدون در اوستا:
در اوستا، فریدون با نامهای مختلفی مانند آئرتفریدون، فریدون فرخ و فریدون نوذر شناخته میشود. او به عنوان پسر آبتین، نوه جمشید و از نسل کیقباد معرفی میشود. در اوستا، داستانهای مختلفی از فریدون روایت شده است، از جمله:
- نبرد فریدون با ضحاک: در این داستان، فریدون با کمک کاوه آهنگر و با یاری اهورامزدا، ضحاک را شکست میدهد و جهان را از شر او نجات میدهد.
- انتخاب فریدون به عنوان شاه: پس از شکست ضحاک، فریدون به عنوان شاه جدید ایران انتخاب میشود و دوران صلح و عدالت را در کشور آغاز میکند.
- ازدواج فریدون: فریدون با سه زن به نامهای اَرَنَوَک، سَرَوَک و کَرنَوَک ازدواج میکند و از آنها صاحب سه پسر به نامهای اِرَج، سَلم و تور میشود.
- مرگ فریدون: پس از مرگ فریدون، تاج و تخت به پسر بزرگ او، ایرج، میرسد.
نقش فریدون در پهلوی:
در متون پهلوی، داستانهای بیشتری از فریدون روایت شده است. در این متون، فریدون به عنوان پادشاهی خردمند، دانا و توانمند معرفی میشود که به علوم و فنون مختلف از جمله نجوم، طب و کشاورزی تسلط دارد. همچنین، در متون پهلوی به جزئیات بیشتری از نبرد فریدون با ضحاک، ازدواجها و فرزندان او و همچنین دوران حکومتش اشاره شده است.
نقش فریدون در شاهنامه:
در شاهنامه فردوسی، داستان فریدون در بخشهای مختلفی از جمله در آغاز داستان، داستان ضحاک و در داستان ایرج و برادرانش روایت شده است. فردوسی در شاهنامه، فریدون را به عنوان پادشاهی عادل، دادگر و پهلوان معرفی میکند که با شجاعت و تدبیر خود بر ضحاک غلبه میکند و جهان را از شر او نجات میدهد. همچنین، فردوسی در شاهنامه به جزئیات بیشتری از شخصیت فریدون، صفات او، خانواده او و همچنین دوران حکومتش میپردازد.
اهمیت فریدون در فرهنگ ایرانی:
فریدون یکی از مهمترین شخصیتهای اساطیری ایران است که در طول تاریخ نقشی برجسته در فرهنگ و ادبیات ایرانی ایفا کرده است. داستانهای او در متون مختلف کهن ایرانی روایت شده است و شاعران و نویسندگان ایرانی از او به عنوان نمادی از عدالت، دادگری و پهلوانی یاد کردهاند. فریدون در شاهنامه فردوسی به عنوان نخستین پادشاه دادگر و بنیانگذار سلسله کیانیان شناخته میشود و داستان او در فرهنگ عامه ایرانی نیز از جایگاه ویژهای برخوردار است.
فریدون در گذر زمان به عنوان نمادی از قدرت، عدالت، دادگری و پهلوانی شناخته شده است و داستانهای او در متون مختلف کهن ایرانی و شاهنامه فردوسی بازتاب یافته است. این شخصیت برجسته، نقشی مهم در فرهنگ و ادبیات ایرانی ایفا کرده است و تا به امروز به عنوان یکی از محبوبترین شخصیتهای اساطیری ایران شناخته میشود.
فریدون در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه
فصل اول: مقدمه
1-1- اهميت و ضرورت پژوهش 3
1-2- تحلیل درباره واژه ی اسطوره 3
1-3-اهداف تحقیق 5
1-4-پیشینه تحقیق 6
1-5-روش تحقیق 7
فصل دوم: فریدون در متون اوستایی
2-1- تعریف واژه 10
2-2- زادگاه 13
2-3- هوم 15
2-4- اژدهاکشی 16
2-5-فره کیانی 21
2-6-طبابت 23
2-7- گرز 29
2-8-افسونگری 31
2-9- سنگهوک و ارنوک 32
2-10-قلمرو سه پسر 35
یادداشت های فصل دوم 38
فصل سوم: فریدون در متون پهلوی
3-1-مقدمه 52
3-2- نسب فریدون 54
3-3- فریدون و ضحاک و دیوان مازندران 57
3-4-فریدون و فرزندانش 63
3-5-دین 65
3-6-درباره میرا شدن فریدون 66
3-7-پادشاهی فریدون 67
3-8- افسونگری فریدون 71
3-9-طبابت 73
3-10-فریدون و اعمال او در منابع مختلف 73
یادداشت های فصل سوم 76
فصل چهارم: فریدون در شاهنامه
4-1- مقدمه 82
4-2-تعریف واژه 83
4-3-نسب فریدون 83
4-4-تولد فریدون 84
4-5- دوران کودکی و جوانی فریدون 85
4-6-نقش«گاو»در زندگانی فریدون 92
4-6-1-کاربرد لفظ«گاو»در القاب پدران فریدون. 92
4-6-2-«گاو برمایه»،گاو فریدون. 92
4-6-3-گاو سواری فریدون. 94
4-7-گرز فریدون 94
4-8- جنبۀ افسونگری فریدون 95
4-8-1-راز 95
4-8-2-اروند رود 97
4-8-3- به شکل اژدها در آمدن 97
4-8-4- آگاهی از آینده 98
4-9-طبابت 100
4-10-سفر در زندگی فریدون 101
4-11-تقسیم جهان 101
4-12- دلایل شهرت فریدون 105
4-13-اوصاف و القاب فریدون 108
یادداشت های فصل چهارم 112
فصل پنجم: نتیجه گیری
5-1- نتیجه گیری 118
5-2- پیشنهادات 121
5-3- محدودیت ها 122
فهرست منابع و مأخذ
منابع فارسی 123
منابع انگلیسی 127
فصل اول
مقدمه
هویت یک ویژگی برگرفته از گذشته و حال است ، سرگذشت گذشتگان وآداب ورسوم فرهنگ آنها و تاثیرات آن بر زندگی حال ،هویت یک نسل را به وجود می آورد.هویت عامل متمایز کننده جوامع بشری است که شناخت هویت هر جامعه برای آن جامعه ضروری است. اساطیر، دین و زبان برخی از این مولفه ها هستند.
فریدون به عنوان یکی از عوامل اصلی تشکیل دهنده هویت جمعی و فرهنگی جامعه در ارتباط با هویت ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است که نفوذ خود را از طریق لایه های کهن فرهنگی بر کنشگران اجتماعی اعمال کند(اعزازی،1376: 124).
در میان شخصیت های افسانه ای جهان بی تردید فریدون یکی از کهنترین شخصیتهاست که به دلیل همین قدمت و از جهتی به دلیل خاستگاه تاریخی و جغرافیایی که متعاقباَ توضیح آن داده خواهد شد، فرصت کافی برای بن مایه های (motifs) فراوانی از هویت و خویشکاریهای وی وجود دارد.
بر اساس متون مختلف در مورد خاستگاه آریائیان در دوران فریدون ، ورنه(varəna)به عنوان زیستگاه وی بیان گردیده است. ورنه همان گیلان امروزی است که صحت این مطلب با گزارشاتی که درآن بیان گردیده است که در کوه البرز جنگاوری و یگانه پرستی را از مغان زردتشت آموخت، نیز مطابقت می کند.
منابع مختلف ایرانی از این شخصیت آگاهی و شناخت می دهند که یکی از آنها یشت ها می باشد. در آنجا از ثرتئونه raētaonaθ اوستائی به تفضیل سخن رفته است و بر این مبنا اهورامزدا با او سخن گفته و به او پیشنهاد پیامبری داده که فریدون نپذیرفته و سپس به او پیشنهاد پادشاهی داده می شود که می پذیرد و به مدت 500 سال بر هفت کشور فرمان می کند. از اینجا به بعد داستان چند وچون پادشاهی وی و یاری گری و چاره جویی او برای مردم مطرح می گردد.
سرآموزش انجام فریدون به دلیل افزایش شکوه و قدرت نقش اهورامزدا را در توانایی فرد انکار می کند و بدین سبب فره ایزدی که موجب برتری او نسبت به مردم بود از وی جدا گشته به صورت فردی آسیب پذیر و عادی در می آید و بعد از تقسیم جهان بین سه فرزند، در گوشه ای از دنیا، جان خود را از دست می دهد.(پور داود،1347: 195)
در منابع ایرانی بر سر نوع گناه، طول دوران پادشاهی و نیز فرد کشنده ی او اتفاق نظر وجود ندارد که همه آنها مورد بحث قرار خواهد گرفت.
در این تحقیق شخصیت و خویشکاری فریدون در متون اوستایی،پهلوی و شاهنامه بررسی می گردد.
1-1- اهميت و ضرورت پژوهش
فریدون سومین شخصیت قابل بحث در شاهنامه فردوسی می باشد.شاید بتوان گفت پادشاهی فریدون تحولات زیادی در تاریخ اساطیری ایران ایجاد کرده است.لذا بررسی دقیق شخصیت پهلوانی و اسطوره ای فریدون و پادشاهی او بر ایران زمین ضروری به نظر می رسد.اسطوره ها نقشي اساسي در آداب و رسوم و فرهنگ هر قوم ايفا مي كنند.شناخت صحيح اسطوره منجر به شناخت فرهنگ و جلو گيري از نفوذ نا هنجاريهاي فرهنگي در جامعه مي گردد.شناخت صحيح و استوار فرهنگ موجب ايجاد اعتماد به نفس در عموم مردم جامعه مي گردد. لذا بررسي دقيق اسطوره هاي هر سرزمين اهميت ويژه اي براي مردمان حال و آينده آن سرزمين دارد.
در اين پژوهش كسب اطلاعات لازم و جامع در مورد فريدون كه اسطوره اي ايراني است به عنوان مهمترين جنبه پژوهش در نظر گرفته شده است .اما آنچه در اين اسطوره ها مهم است صحت تاريخي آنها نيست بلكه مفهومي است كه شرح اين داستانها براي معتقدان آنها در بر دارد و همچنين از اين جهت داراي اهميت است كه ديدگاههاي آدمي را به خويشتن و جهان و آفريدگار بيان مي كند
1-2- تحلیل درباره واژه ی اسطوره
دیر زمانی است که جُستارگران دین و فرهنگ ، عظمت واژه اسطوره را دریافته و هرکدام با پیمانه ی توان خویش ، رمز و رازهای آن را ساخته اند.
دکتر مهرداد بهار ، پژوهشگر توانمند اساطیر ایران ، در زمینه ی واژه اسطوره می گوید : « اساطیر جمع مکسر واژه اسطوره در عربی است ؛ اسطوره خود واژه ای است معرب از یونانی ” Historia ” به معنای جست و جو، آگاهی و داستان؛ و از مصدر” Historian ” به معنای بررسی کردن و شرح دادن ؛ واژه اروپایی برابر آن “myth” در انگلیسی ؛ “mythe” در فرانسه ؛ “myth-e” در آلمانی ؛ از واژه ی یونانی “mythos” به معنای شرح ، خبر و قصه گرفته شده است. » (بهار ، 1381: 21).
ارائه تعریف کاملی که دربرگیرنده ی همه مفاهیم آن باشد کار آسانی نیست. در فهم عامه و در برخی از فرهنگها ، اسطوره معنی « آنچه خیالی و غیرواقعی است و جنبه ی افسانه ای محض دارد » یافته است ؛ اما اسطوره را باید داستان و سرگذشتی «مینوی» دانست که معمولأ اصل آن معلوم نیست و شرح عمل ، عقیده ، نهاد یا پدیده ای طبیعی است به صورت فراسویی که دست کم بخشی از آن از سنتها و روایتها گرفته شده و با آیینها و عقاید دینی پیوندی ناگسستنی دارد( آموزگار ، 1374: 3).
اسطوره ( Myth) عبارت از یک دسته از داستانهاست که اگرچه بنیان آنها بر حقیقت و تاریخ مبتنی است اما شکل ظاهری آنها به افسانه شبیه است.
به سخنی دیگر ، اسطوره همان مذاهب منسوخ ملتهای کهن است که دیگر کسی را به صورت « خودآگاه « بدان اعتقادی نیست ، اما رفتارهای ناخودآگاه فردی و جمعی مدتها ، آشکار و جلوه گر می شود و این داستانها برای مردم روزگاران کهن مبین آفرینش و فلسفه ی اموری است که اتفاق افتاده است و آئین ها و رسوم اجتماعی را توجیه می کند به همین دلیل اساطیر پیوسته با باورهای دینی و مناسک و آداب و رسوم و باورهای عامه ی مردم درآمیخته است( رستگار فسائی ، 1378 : 24).
پژوشگر عصر ما الیاده ، باور دارد که اسطوره عبارت است از روایتی مقدس که به خویشتن شناسی انسان متدین شکل و بیان می بخشد ؛ و بدین روی بُعدی دینی در دریافت اسطوره ای وجود دارد که آن را به چیزی جز بصیرت دینی نمی توان تعبیر کرد. تعبیر اسطوره ، به زبانی دیگر ، نیازمند توصیف دقیق و تشخیص آن درک دینی است که در این پدیده مضمر است. « اسطوره تاریخی مقدس را روایت می کند ، یعنی واقعه ای ازلی که در آن زمان آموزش انجام یافته است. اسطوره ، همواره نقلی از آفرینش است ؛ و از آن سخن می گوید که چگونه امری کمال پذیرفته به بودن آغاز کرد. بدین سبب است که اسطوره با هستی شناسی پیوند دارد و تنها از حقایق سخن می گوید : از آنچه حقیقتاً اتفاق افتاده ، از آنچه که به کمال پدیدار گشته است( بهار ، 1375: 369).
او باور دارد که « اسطوره فقط از آنچه در واقع روی داده و به تمامی پدیدار گشته سخن می گوید.شخصیت های اسطوره ای باشندگان مینوی هستند و به ویژه به دلیل کارهایی که در زمان سرآغاز همه به وجود آمدن ها و از بین رفتن ها کرده اند، شهرت دارند . اسطوره ها ، کار آفرینش گر آن شخصیت ها را نمایان می سازد ، و قدسی بودن یا برتر از طبیعت بودن کردار ایشان را آشکار می کند.»
“اسطوره اصطلاحی کلی است و در برگیرنده ی باورهای مقدس انسان در مرحله ی خاصی از تصورات اجتماعی که در عصر جوامع ابتدائی شکل می گیرد و باور داشت مقدس همگان می گردد”(بهار، 1375: 371). اسطوره روایت غیر عادی ، فراطبیعی و مینوی است. تاریخ مینوی جامعه های آغازین است. اسطوره واکنشی از ناتوانی انسان است در مقابله با درماندگیها و ضعف او دربرآوردن آرزوها و ترس او از حوادث غیرمترقبه. قدرت تخیل نهایت فعالیت خود را در این زمینه آموزش انجام می دهد.
خدایان به این ترتیب خلق می شوند و سپس به شهریاران و پهلوانان زمینی تبدیل می گردند و گاهی به عکس از شخصیتی تاریخی یا قهرمان معمولی ، موجودی اسطوره ای شکل می گیرد ؛ به این صورت که همه ی ویژگی های یک موجود خارق العاده را به او نسبت می دهند و بتدریج با این ویژگی ها ، قهرمان از صورت موجود بشری عادی خارج می شود.
از سوی دیگر ، اسطوره تجسّم احساسات آدمیان است به گونه ای ناخودآگاه ، برای تقلیل گرفتاری ها یا اعتراض به اموری که برای ایشان نامطلوب و غیر عادلانه است و چون آن را تکرار می کنند آرامشی به آنها دست می دهد. تکرار این داستانها که در قالب نوعی آیین دینی برگزار می شود به آنها حقانیت و واقیعت می بخشد. اسطوره همچنین نشانه ای از عدم آگاهی بشر است از علل واقعی حوادث . انسان به پیروی از تخیل خود برای رویدادها علت و انگیزه می تراشد به این ترتیب ، تخیل را با واقیعت ها پیوند می دهد( آموزگار، 1374: 4-5).
اسطوره ها آیینه هایی هستند که تصویرهایی را از ورای هزاره ها منعکس می کنند و آنجا که تاریخ و باستانشناسی خاموش می مانند اسطوره ها به سخن در می آیند و فرهنگ آدمیان را از دوردست ها به زمان ما می آورند و افکار بلند و منطق گسترده ی مردمانی ناشناخته ولی اندیشمند را در دسترس ما می گذارند.
درون مایه های اسطوره ، چهره های نمادین و اشیای فراطبیعی و مینوی هستند و اگر گیتیانه هم باشند ، اوصافشان فراطبیعی و مینوی است. بیشترین درون مایه ی اسطوره ها در مورد خلقت است.
1-3-اهداف پژوهش
هدف عمده اين پژوهش، ايجاد شناخت جامعي از فريدون به عنوان اسطوره اي ايراني است. مطالعه در كليه روايات، متون از گذشته تا كنون و تحقيقات، همچنين بررسي مقايسه اي متون باستاني و فارسي ميانه و شاهنامه جهت شناخت سير اعتقادي مردمان باستان مورد نظر است. با وجود چنین پژوهشی امکان بررسی تغییرات اعتقادی مردم که در طول اعصار مختلف به وجود آمده و تفاوت دیدگاه امروزی مردم در مورد یک اسطوره باستانی با منشاء اولیه آن قابل قیاس خواهد بود.
1-4-پیشینه تحقیق
از آنجا که هدف اصلی این تحقیق، مقایسه فریدون دردوران مختلف است،به نظر می رسد که منابع مورد استفاده در این کار را می توان در دو گروه جداگانه قرار داد.
- منابعی که تنها به بررسی و شناخت این شخصیت از زوایای مختلف اسطوره پرداخته و با استناد به شواهد وقرائن و پژوهشهای فراوان در آثار کهن شخصیت او را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند.
- منابعی که به طور همزمان به دو تن یا بیشتر از این قهرمانان پرداخته اند که این آثار به نوبه خود یا قصد مقایسه داشته اند و یا بنا به اقتضا ، یکی را برای دیگری شاهد مدعای خود آورده اند که در صورت دوم هم بناچار گونه ای از مقیاس مد نظر بوده است.
لازم است بدانیم که گروه دوم منابع از هرگونه نقد وبررسی که در این مجال بگنجد ، معاف می باشد زیرا قصد ما پرداختن به چگونگی و چرایی مطالب گفته شده در مورد فریدون در دوران مختلف است و باید جایگاه وی را در دوره های مختلف بررسی کنیم لذا با مولفان و محققان محترم کتابهای مورد استفاده از نظر گاه اسطوره شناسی و پژوهشی که در مستندات است هیچگونه بحثی نداریم و حاصل زحمات آنان را به عنوان “داده ها” پذیرا و ارج گذار هستیم. بلکه کار ما این است که به آن دسته از منابعی بپردازیم که شخصیت اصلی این مقال یعنی فریدون را به نوعی در دوره های مختلف مقایسه کنیم و سپس درجه کفایت و روشنگری این مقایسه را سنجیده توجیه معقول برای تدوین و تنظیم این تحقیق داشته باشیم.
شخصیت فریدون در اوستا و متون پهلوی و شاهنامه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. مهمترین منابعی که هر دانشجویی در این رشته ها به آن سروکار دارد و در نهایت سادگی و روانی و در عین حال به مفیدترین وجه ممکن ، اطلاعات جالبی را بدست می دهد کتاب پژوهشی در اساطیر ایران از مهرداد بهار(1374) می باشد.
این اثر در عین حال که نقطه روشن آغاز ینی برای مطالعات گسترده تر و مفصلتر در زمینه مقایسه فریدون می باشد. از انجا که کاری است فرا گیر بر بیشتر سرچشمه های اساطیری ایران در منابع پهلوی، طبعاَ بسیاری از مطالب مربوط به فریدون را در بر ندارد و نیاز پژوهنده ای را که در این مورد جستجو می کند، پاسخگو نیست.
کتاب دیگری که تا حد بسیار زیاد و با تجلیل تفسیر هایی از وجوه مختلف به مقلیسه فریدون در منابع مختلف پرداخته است سایه های شکار شده از سرکاراتی(1378) می باشد. در این کتاب به مقایسه فریدون در اوستا ، منابع پهلوی و شاهنامه به خوبی پرداخته شده است. . اما شاید کاملترین و مهمترین کاری که در زمینه بررسی مقایسه فریدون در دوران مختلف صورت گرفته باشد، کتاب درآمدی بر ساختار اسطوره ای شاهنامه اثر بهاره مختاریان(1389) باشد. در این کتاب به بررسی فریدون در منابع مختلف ایرانی شده و این شخصیت در منابع مختلف با قهرمانان دیگر نیز مقایسه گردیده است.
لازم به ذکر است که مقاله “روایت مختلف درباره دوران کودکی وجوانی فریدون” اثر متینی (1364)، ” بررسی نیروی سه گانه فریدون ” اثر مولایی(1387) و” فرانک مام فریدون” اثر شامیان سارو کلائی (1388) مقاالات کامل و جامع می باشندکه به بررسی این شخصیت پرداخته اند.
منابع مختلف دیگری نیز وجود دارد که جز اشاراتی بسیار خلاصه و گذرا به فریدون در آنها صورت نگرفته است .که از ميان نويسندگان خارجي كه در اين مورد نوشته هايي دارند مي توان از کارنوی(Albert. Jcarnoy) در کتاب اساطیر ایرانی(1917) و هینلز (John Hinnells) درکتاب شناخت اساطیر ایران(1975) نام برد.
همچنين از نويسندگان ايراني مي توان: قلي زاده در کتاب فرهنگ اساطيرايراني (1373) ، عفیفی در کتاب اساطير و فرهنگ ايراني در نوشته هاي پهلوي (1374) و آموزگار در کتاب تاريخ اساطيری ايران(1374) ، صديقيان در کتاب فرهنگ اساطيری و حماسي ايران به روايت منابع بعد از اسلام (1375) و بهار در کتاب جستاري چند در فرهنگ ايران(1376) ، نام برد.
1-5-روش تحقیق
اکثر آثارمرتبط با موضوع را که غالب آنها به فارسی (اصل یا ترجمه) و شماری به انگلیسی بودند، از روی عناوین و مشخصات آنها انتخاب و مطالعه کردم که این منابع را به طور کلی در دو دسته میتوان مد نظر داشت:
- منابعی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم حاوی اسطوره فریدون بودند.
- منابعی که در آنها اسطوره فریدون در دوره های مختلف مورد بحث قرار گرفته است.
مطالعه و مراجعه و نتیجه گیری در مورد آثار و مطالب گروه اول به مراتب ساده تر وسریعتر بود زیرا به بررسی یک موضوع پرداخته شده است.
اگرچه برخورد این دو گروه منابع بنا به دلیل گفته شده با نگارنده متفاوت بود در جهت عکس عملکردی یکسان اعمال شد و به عبارت دیگر برای استخراج مطالب حتی الامکان روش مشابهی در مورد هر دو دسته آثار اتخاذ گردید:
- پس از اتمام مطالعه دقیق هر کتاب که همراه با علامتگذاری و حاشیه نویسی بود . نخست در هر مورد استنتاج شخصی نگارنده به صورت توضیحی لازم و کافی از قهرمان مورد نظر شامل زمان ،مکان و مختصات شخصیتی وی و …. به انضمام مشخصات منابع معرفی کننده او درج گردید.بدین معنا که خواننده ا ئر در آغاز هر بحث بتواند شناختی اجمالی از آن قهرمان به دست آورد.
- مطالبی که مستقیما با شخصیت مورد نظر ( فریدون ) ارتباط داشت عینا از آن منابع بر روی کاغذ منتقل گردید.به عنوان مثال تمامی قسمتهایی که در اوستا به فریدون ربط داشت سطر به سطر و کلمه به کلمه با مد نظر داشتن قانون نقل قول مستقیم درج شده است.
- بعد از آوردن متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه به تحلیل یک به یک بندها پرداخته و به طور کامل در مورد آن توضیح داده شده است.
- تمامی اسامی خاص و عام نکته های مهم ونیز نکاتی که به مناسبت روال کار نیاز به باز شدن و بررسی داشتند، موارد اشتراک و نیز افتراق و خلاصه آنچه که احتمال داشت مورد سوال خواننده قرار گیرد شماره گذاری گردیده و در آخر مبحث در قسمت یادداشت بر حسب نیاز به تفضیل یا به اختصار مورد توضیح و تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. مسلم است که در تنظیم یادداشتها از نظرات محققان و پژوهشگران به طور مستقیم و غیر مستقیم بهره ی وافر برده شده است.
در پایان لازم به توضیح است که کلیه واژگان اوستایی و پهلوی حتی المقدور علاوه بر آوانویسی ، ریشه شناسی گردیده اند و سیر تحول آنها تا به فارسی امروزین به اختصار آمده است.
پرسش و پاسخ درباره عبارت “فریدون در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه”
1. فریدون کیست و چه نقشی در متون اوستایی دارد؟
پاسخ:
فریدون یکی از شخصیتهای مهم اساطیری ایران است که در متون اوستایی به ویژه در بخشهای مرتبط با دین زرتشتی ذکر شده است. او در اوستا به عنوان یک قهرمان و پادشاه افسانهای شناخته میشود که در مبارزه با اهریمنان و برقراری عدالت در جهان نقش برجستهای ایفا میکند. در اوستا، فریدون به عنوان نمادی از پایداری و پیروزی خیر بر شر مطرح میشود. او با کمک ایزدان، به ویژه ایزد ایزد مهر، توانست بر دشمنان خود غلبه کند و یک دوران طلایی برای مردم خود ایجاد کند.
2. فریدون در متون پهلوی چگونه معرفی شده است؟
پاسخ:
در متون پهلوی، که به زبان فارسی میانه نوشته شدهاند، فریدون نیز به عنوان یک شخصیت برجسته و اسطورهای معرفی شده است. در این متون، او نه تنها به عنوان یک پادشاه بزرگ بلکه به عنوان یک منجی و قهرمان تاریخ ایران شناخته میشود. در کتابهایی مانند “ندای دینک” و “دینکرد”، فریدون نه تنها به عنوان پادشاهی که پیروزیهای بزرگ در برابر اهریمنان داشته است، بلکه به عنوان کسی که تمدن و نظم را به ایران آورد، توصیف میشود. فریدون در این متون به عنوان شخصیتی اخلاقی و پرهیزگار مورد ستایش قرار گرفته و دوره حکمرانی او به دورهای طلایی و نمونه برای جامعه ایرانی تبدیل شده است.
3. فریدون در شاهنامه فردوسی چگونه توصیف شده است؟
پاسخ:
در شاهنامه فردوسی، فریدون به عنوان یکی از قهرمانان اصلی و اساطیری ایران معرفی میشود که داستان او نقش مهمی در تشکیل تاریخ اساطیری ایران دارد. در این اثر، فریدون در نبرد با ضحاک، پادشاهی که به ظلم و فساد معروف است، پیروز میشود. فریدون با کمک پسرانش، به ویژه پسرش ایرج، ضحاک را شکست میدهد و ظلم و فساد او را از بین میبرد. در شاهنامه، فریدون به عنوان نمادی از عدالت و مبارزه با ظلم و فساد به تصویر کشیده میشود و دوران پادشاهی او آغاز دوران طلایی و عدالت در ایران است.
4. شباهتها و تفاوتهای فریدون در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه چیست؟
پاسخ:
در هر سه مجموعه متنی، فریدون به عنوان یک شخصیت برجسته و قهرمان مورد ستایش قرار گرفته است، اما نحوه ارائه شخصیت و داستانهای او در این متون تفاوتهایی دارد.
- در متون اوستایی، فریدون بیشتر به عنوان یک شخصیت مذهبی و اسطورهای که در مبارزه با اهریمنان نقش دارد، معرفی میشود.
- در متون پهلوی، فریدون جنبههای بیشتری از یک پادشاه نمونه را دارد که به مردم عدالت میآورد و از فساد و ظلم جلوگیری میکند.
- در شاهنامه فردوسی، فریدون به عنوان قهرمانی که در برابر ظلم و فساد، به ویژه در نبرد با ضحاک، میایستد و بر پادشاهی شرور پیروز میشود، معرفی میگردد.
در مجموع، در هر سه متن، فریدون نمادی از پیروزی خیر بر شر است، اما در شاهنامه، او بیشتر به عنوان یک شخصیت قهرمان جنگی و حاکم عدالتگرا نمایان میشود، در حالی که در متون اوستایی و پهلوی جنبههای مذهبی و اخلاقی او برجستهتر است.
5. چرا داستان فریدون در متون مختلف ایران باستان اهمیت دارد؟
پاسخ:
داستان فریدون در متون مختلف ایران باستان از آن جهت اهمیت دارد که او نماینده مفاهیم عمیق فرهنگی و دینی ایران است. در متون اوستایی، فریدون نماد پیروزی خیر بر شر و اجرای عدالت است. در متون پهلوی، او به عنوان پادشاه نمونهای معرفی میشود که با اخلاق نیکو و هدایت جامعه، نظم و عدالت را برقرار میکند. در شاهنامه فردوسی نیز، فریدون نه تنها قهرمان است بلکه الگویی از حاکمیت بر اساس انصاف و عدالت در برابر ظلم و فساد به شمار میآید. این داستانها نشاندهنده ارزشهایی هستند که در تاریخ و فرهنگ ایرانیان همیشه مورد توجه بودهاند، از جمله عدالت، مبارزه با ظلم، و اهمیت اخلاقیات در رهبری.
6. فریدون چه تاثیراتی بر تاریخ و فرهنگ ایرانیان گذاشته است؟
پاسخ:
فریدون به عنوان یک شخصیت اسطورهای، تاثیر عمیقی بر تاریخ و فرهنگ ایرانیان داشته است. در طول قرون متمادی، او به عنوان یک قهرمان ملی و نماینده فرهنگ ایرانی شناخته شده است. تاثیرات او در بخشهای مختلف فرهنگ ایرانی، از جمله ادبیات، هنر، و فلسفه قابل مشاهده است. داستان فریدون و نبرد او با ضحاک در شاهنامه، تأثیر زیادی بر ادبیات فارسی گذاشته و به الگویی برای مبارزه با ظلم و فساد تبدیل شده است. همچنین، در بسیاری از آثار هنری و نقاشیهای ایرانی، فریدون به عنوان نمادی از عدالت و پادشاهی نیکوکار به تصویر کشیده شده است.
7. چگونه داستان فریدون در آثار بعدی ایران ادامه یافته است؟
پاسخ:
داستان فریدون و فرزندانش در آثار ادبی و هنری بعدی ایران نیز ادامه یافته است. در بسیاری از آثار بعدی، داستانهای مربوط به پادشاهی فریدون، نبرد او با ضحاک، و حکومتداری او به شکلی نمادین و با تمرکز بر جنبههای اخلاقی و فرهنگی به تصویر کشیده شدهاند. این داستانها نه تنها در ادبیات بلکه در هنرهای تجسمی، تئاتر و سینمای ایران نیز بازتاب یافته است. از این رو، فریدون به عنوان یک نماد از ارزشهای انسانی و اجتماعی ایران باستان همچنان در فرهنگ ایرانی زنده است و نقش مهمی در معرفی هویت فرهنگی و ملی ایرانیان ایفا میکند.
نتیجهگیری
فریدون در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه به عنوان یک شخصیت اسطورهای و قهرمان بزرگ شناخته میشود که همواره نماینده خیر و عدالت بوده است. داستان او نه تنها در عرصه تاریخ و فرهنگ ایران باستان اهمیت داشته، بلکه در طول تاریخ ادبیات فارسی و هنرهای ایرانی نیز تأثیرات زیادی بر جای گذاشته است. این شخصیت با مبارزه با ظلم و فساد و برقرار ساختن عدالت، همچنان نماد یک حاکم نیکوکار و الگویی برای ایرانیان در تمامی دورانها باقی مانده است.