فریدون در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه
فصل اول: مقدمه
1-1- اهميت و ضرورت پژوهش 3
1-2- تحلیل درباره واژه ی اسطوره 3
1-3-اهداف تحقیق 5
1-4-پیشینه تحقیق 6
1-5-روش تحقیق 7
فصل دوم: فریدون در متون اوستایی
2-1- تعریف واژه 10
2-2- زادگاه 13
2-3- هوم 15
2-4- اژدهاکشی 16
2-5-فره کیانی 21
2-6-طبابت 23
2-7- گرز 29
2-8-افسونگری 31
2-9- سنگهوک و ارنوک 32
2-10-قلمرو سه پسر 35
یادداشت های فصل دوم 38
فصل سوم: فریدون در متون پهلوی
3-1-مقدمه 52
3-2- نسب فریدون 54
3-3- فریدون و ضحاک و دیوان مازندران 57
3-4-فریدون و فرزندانش 63
3-5-دین 65
3-6-درباره میرا شدن فریدون 66
3-7-پادشاهی فریدون 67
3-8- افسونگری فریدون 71
3-9-طبابت 73
3-10-فریدون و اعمال او در منابع مختلف 73
یادداشت های فصل سوم 76
فصل چهارم: فریدون در شاهنامه
4-1- مقدمه 82
4-2-تعریف واژه 83
4-3-نسب فریدون 83
4-4-تولد فریدون 84
4-5- دوران کودکی و جوانی فریدون 85
4-6-نقش«گاو»در زندگانی فریدون 92
4-6-1-کاربرد لفظ«گاو»در القاب پدران فریدون. 92
4-6-2-«گاو برمایه»،گاو فریدون. 92
4-6-3-گاو سواری فریدون. 94
4-7-گرز فریدون 94
4-8- جنبۀ افسونگری فریدون 95
4-8-1-راز 95
4-8-2-اروند رود 97
4-8-3- به شکل اژدها در آمدن 97
4-8-4- آگاهی از آینده 98
4-9-طبابت 100
4-10-سفر در زندگی فریدون 101
4-11-تقسیم جهان 101
4-12- دلایل شهرت فریدون 105
4-13-اوصاف و القاب فریدون 108
یادداشت های فصل چهارم 112
فصل پنجم: نتیجه گیری
5-1- نتیجه گیری 118
5-2- پیشنهادات 121
5-3- محدودیت ها 122
فهرست منابع و مأخذ
منابع فارسی 123
منابع انگلیسی 127
فصل اول
مقدمه
هویت یک ویژگی برگرفته از گذشته و حال است ، سرگذشت گذشتگان وآداب ورسوم فرهنگ آنها و تاثیرات آن بر زندگی حال ،هویت یک نسل را به وجود می آورد.هویت عامل متمایز کننده جوامع بشری است که شناخت هویت هر جامعه برای آن جامعه ضروری است. اساطیر، دین و زبان برخی از این مولفه ها هستند.
فریدون به عنوان یکی از عوامل اصلی تشکیل دهنده هویت جمعی و فرهنگی جامعه در ارتباط با هویت ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است که نفوذ خود را از طریق لایه های کهن فرهنگی بر کنشگران اجتماعی اعمال کند(اعزازی،1376: 124).
در میان شخصیت های افسانه ای جهان بی تردید فریدون یکی از کهنترین شخصیتهاست که به دلیل همین قدمت و از جهتی به دلیل خاستگاه تاریخی و جغرافیایی که متعاقباَ توضیح آن داده خواهد شد، فرصت کافی برای بن مایه های (motifs) فراوانی از هویت و خویشکاریهای وی وجود دارد.
بر اساس متون مختلف در مورد خاستگاه آریائیان در دوران فریدون ، ورنه(varəna)به عنوان زیستگاه وی بیان گردیده است. ورنه همان گیلان امروزی است که صحت این مطلب با گزارشاتی که درآن بیان گردیده است که در کوه البرز جنگاوری و یگانه پرستی را از مغان زردتشت آموخت، نیز مطابقت می کند.
منابع مختلف ایرانی از این شخصیت آگاهی و شناخت می دهند که یکی از آنها یشت ها می باشد. در آنجا از ثرتئونه raētaonaθ اوستائی به تفضیل سخن رفته است و بر این مبنا اهورامزدا با او سخن گفته و به او پیشنهاد پیامبری داده که فریدون نپذیرفته و سپس به او پیشنهاد پادشاهی داده می شود که می پذیرد و به مدت 500 سال بر هفت کشور فرمان می کند. از اینجا به بعد داستان چند وچون پادشاهی وی و یاری گری و چاره جویی او برای مردم مطرح می گردد.
سرآموزش انجام فریدون به دلیل افزایش شکوه و قدرت نقش اهورامزدا را در توانایی فرد انکار می کند و بدین سبب فره ایزدی که موجب برتری او نسبت به مردم بود از وی جدا گشته به صورت فردی آسیب پذیر و عادی در می آید و بعد از تقسیم جهان بین سه فرزند، در گوشه ای از دنیا، جان خود را از دست می دهد.(پور داود،1347: 195)
در منابع ایرانی بر سر نوع گناه، طول دوران پادشاهی و نیز فرد کشنده ی او اتفاق نظر وجود ندارد که همه آنها مورد بحث قرار خواهد گرفت.
در این تحقیق شخصیت و خویشکاری فریدون در متون اوستایی،پهلوی و شاهنامه بررسی می گردد.
1-1- اهميت و ضرورت پژوهش
فریدون سومین شخصیت قابل بحث در شاهنامه فردوسی می باشد.شاید بتوان گفت پادشاهی فریدون تحولات زیادی در تاریخ اساطیری ایران ایجاد کرده است.لذا بررسی دقیق شخصیت پهلوانی و اسطوره ای فریدون و پادشاهی او بر ایران زمین ضروری به نظر می رسد.اسطوره ها نقشي اساسي در آداب و رسوم و فرهنگ هر قوم ايفا مي كنند.شناخت صحيح اسطوره منجر به شناخت فرهنگ و جلو گيري از نفوذ نا هنجاريهاي فرهنگي در جامعه مي گردد.شناخت صحيح و استوار فرهنگ موجب ايجاد اعتماد به نفس در عموم مردم جامعه مي گردد. لذا بررسي دقيق اسطوره هاي هر سرزمين اهميت ويژه اي براي مردمان حال و آينده آن سرزمين دارد.
در اين پژوهش كسب اطلاعات لازم و جامع در مورد فريدون كه اسطوره اي ايراني است به عنوان مهمترين جنبه پژوهش در نظر گرفته شده است .اما آنچه در اين اسطوره ها مهم است صحت تاريخي آنها نيست بلكه مفهومي است كه شرح اين داستانها براي معتقدان آنها در بر دارد و همچنين از اين جهت داراي اهميت است كه ديدگاههاي آدمي را به خويشتن و جهان و آفريدگار بيان مي كند
1-2- تحلیل درباره واژه ی اسطوره
دیر زمانی است که جُستارگران دین و فرهنگ ، عظمت واژه اسطوره را دریافته و هرکدام با پیمانه ی توان خویش ، رمز و رازهای آن را ساخته اند.
دکتر مهرداد بهار ، پژوهشگر توانمند اساطیر ایران ، در زمینه ی واژه اسطوره می گوید : « اساطیر جمع مکسر واژه اسطوره در عربی است ؛ اسطوره خود واژه ای است معرب از یونانی ” Historia ” به معنای جست و جو، آگاهی و داستان؛ و از مصدر” Historian ” به معنای بررسی کردن و شرح دادن ؛ واژه اروپایی برابر آن “myth” در انگلیسی ؛ “mythe” در فرانسه ؛ “myth-e” در آلمانی ؛ از واژه ی یونانی “mythos” به معنای شرح ، خبر و قصه گرفته شده است. » (بهار ، 1381: 21).
ارائه تعریف کاملی که دربرگیرنده ی همه مفاهیم آن باشد کار آسانی نیست. در فهم عامه و در برخی از فرهنگها ، اسطوره معنی « آنچه خیالی و غیرواقعی است و جنبه ی افسانه ای محض دارد » یافته است ؛ اما اسطوره را باید داستان و سرگذشتی «مینوی» دانست که معمولأ اصل آن معلوم نیست و شرح عمل ، عقیده ، نهاد یا پدیده ای طبیعی است به صورت فراسویی که دست کم بخشی از آن از سنتها و روایتها گرفته شده و با آیینها و عقاید دینی پیوندی ناگسستنی دارد( آموزگار ، 1374: 3).
اسطوره ( Myth) عبارت از یک دسته از داستانهاست که اگرچه بنیان آنها بر حقیقت و تاریخ مبتنی است اما شکل ظاهری آنها به افسانه شبیه است.
به سخنی دیگر ، اسطوره همان مذاهب منسوخ ملتهای کهن است که دیگر کسی را به صورت « خودآگاه « بدان اعتقادی نیست ، اما رفتارهای ناخودآگاه فردی و جمعی مدتها ، آشکار و جلوه گر می شود و این داستانها برای مردم روزگاران کهن مبین آفرینش و فلسفه ی اموری است که اتفاق افتاده است و آئین ها و رسوم اجتماعی را توجیه می کند به همین دلیل اساطیر پیوسته با باورهای دینی و مناسک و آداب و رسوم و باورهای عامه ی مردم درآمیخته است( رستگار فسائی ، 1378 : 24).
پژوشگر عصر ما الیاده ، باور دارد که اسطوره عبارت است از روایتی مقدس که به خویشتن شناسی انسان متدین شکل و بیان می بخشد ؛ و بدین روی بُعدی دینی در دریافت اسطوره ای وجود دارد که آن را به چیزی جز بصیرت دینی نمی توان تعبیر کرد. تعبیر اسطوره ، به زبانی دیگر ، نیازمند توصیف دقیق و تشخیص آن درک دینی است که در این پدیده مضمر است. « اسطوره تاریخی مقدس را روایت می کند ، یعنی واقعه ای ازلی که در آن زمان آموزش انجام یافته است. اسطوره ، همواره نقلی از آفرینش است ؛ و از آن سخن می گوید که چگونه امری کمال پذیرفته به بودن آغاز کرد. بدین سبب است که اسطوره با هستی شناسی پیوند دارد و تنها از حقایق سخن می گوید : از آنچه حقیقتاً اتفاق افتاده ، از آنچه که به کمال پدیدار گشته است( بهار ، 1375: 369).
او باور دارد که « اسطوره فقط از آنچه در واقع روی داده و به تمامی پدیدار گشته سخن می گوید.شخصیت های اسطوره ای باشندگان مینوی هستند و به ویژه به دلیل کارهایی که در زمان سرآغاز همه به وجود آمدن ها و از بین رفتن ها کرده اند، شهرت دارند . اسطوره ها ، کار آفرینش گر آن شخصیت ها را نمایان می سازد ، و قدسی بودن یا برتر از طبیعت بودن کردار ایشان را آشکار می کند.»
“اسطوره اصطلاحی کلی است و در برگیرنده ی باورهای مقدس انسان در مرحله ی خاصی از تصورات اجتماعی که در عصر جوامع ابتدائی شکل می گیرد و باور داشت مقدس همگان می گردد”(بهار، 1375: 371). اسطوره روایت غیر عادی ، فراطبیعی و مینوی است. تاریخ مینوی جامعه های آغازین است. اسطوره واکنشی از ناتوانی انسان است در مقابله با درماندگیها و ضعف او دربرآوردن آرزوها و ترس او از حوادث غیرمترقبه. قدرت تخیل نهایت فعالیت خود را در این زمینه آموزش انجام می دهد.
خدایان به این ترتیب خلق می شوند و سپس به شهریاران و پهلوانان زمینی تبدیل می گردند و گاهی به عکس از شخصیتی تاریخی یا قهرمان معمولی ، موجودی اسطوره ای شکل می گیرد ؛ به این صورت که همه ی ویژگی های یک موجود خارق العاده را به او نسبت می دهند و بتدریج با این ویژگی ها ، قهرمان از صورت موجود بشری عادی خارج می شود.
از سوی دیگر ، اسطوره تجسّم احساسات آدمیان است به گونه ای ناخودآگاه ، برای تقلیل گرفتاری ها یا اعتراض به اموری که برای ایشان نامطلوب و غیر عادلانه است و چون آن را تکرار می کنند آرامشی به آنها دست می دهد. تکرار این داستانها که در قالب نوعی آیین دینی برگزار می شود به آنها حقانیت و واقیعت می بخشد. اسطوره همچنین نشانه ای از عدم آگاهی بشر است از علل واقعی حوادث . انسان به پیروی از تخیل خود برای رویدادها علت و انگیزه می تراشد به این ترتیب ، تخیل را با واقیعت ها پیوند می دهد( آموزگار، 1374: 4-5).
اسطوره ها آیینه هایی هستند که تصویرهایی را از ورای هزاره ها منعکس می کنند و آنجا که تاریخ و باستانشناسی خاموش می مانند اسطوره ها به سخن در می آیند و فرهنگ آدمیان را از دوردست ها به زمان ما می آورند و افکار بلند و منطق گسترده ی مردمانی ناشناخته ولی اندیشمند را در دسترس ما می گذارند.
درون مایه های اسطوره ، چهره های نمادین و اشیای فراطبیعی و مینوی هستند و اگر گیتیانه هم باشند ، اوصافشان فراطبیعی و مینوی است. بیشترین درون مایه ی اسطوره ها در مورد خلقت است.
1-3-اهداف پژوهش
هدف عمده اين پژوهش، ايجاد شناخت جامعي از فريدون به عنوان اسطوره اي ايراني است. مطالعه در كليه روايات، متون از گذشته تا كنون و تحقيقات، همچنين بررسي مقايسه اي متون باستاني و فارسي ميانه و شاهنامه جهت شناخت سير اعتقادي مردمان باستان مورد نظر است. با وجود چنین پژوهشی امکان بررسی تغییرات اعتقادی مردم که در طول اعصار مختلف به وجود آمده و تفاوت دیدگاه امروزی مردم در مورد یک اسطوره باستانی با منشاء اولیه آن قابل قیاس خواهد بود.
1-4-پیشینه تحقیق
از آنجا که هدف اصلی این تحقیق، مقایسه فریدون دردوران مختلف است،به نظر می رسد که منابع مورد استفاده در این کار را می توان در دو گروه جداگانه قرار داد.
- منابعی که تنها به بررسی و شناخت این شخصیت از زوایای مختلف اسطوره پرداخته و با استناد به شواهد وقرائن و پژوهشهای فراوان در آثار کهن شخصیت او را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند.
- منابعی که به طور همزمان به دو تن یا بیشتر از این قهرمانان پرداخته اند که این آثار به نوبه خود یا قصد مقایسه داشته اند و یا بنا به اقتضا ، یکی را برای دیگری شاهد مدعای خود آورده اند که در صورت دوم هم بناچار گونه ای از مقیاس مد نظر بوده است.
لازم است بدانیم که گروه دوم منابع از هرگونه نقد وبررسی که در این مجال بگنجد ، معاف می باشد زیرا قصد ما پرداختن به چگونگی و چرایی مطالب گفته شده در مورد فریدون در دوران مختلف است و باید جایگاه وی را در دوره های مختلف بررسی کنیم لذا با مولفان و محققان محترم کتابهای مورد استفاده از نظر گاه اسطوره شناسی و پژوهشی که در مستندات است هیچگونه بحثی نداریم و حاصل زحمات آنان را به عنوان “داده ها” پذیرا و ارج گذار هستیم. بلکه کار ما این است که به آن دسته از منابعی بپردازیم که شخصیت اصلی این مقال یعنی فریدون را به نوعی در دوره های مختلف مقایسه کنیم و سپس درجه کفایت و روشنگری این مقایسه را سنجیده توجیه معقول برای تدوین و تنظیم این تحقیق داشته باشیم.
شخصیت فریدون در اوستا و متون پهلوی و شاهنامه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. مهمترین منابعی که هر دانشجویی در این رشته ها به آن سروکار دارد و در نهایت سادگی و روانی و در عین حال به مفیدترین وجه ممکن ، اطلاعات جالبی را بدست می دهد کتاب پژوهشی در اساطیر ایران از مهرداد بهار(1374) می باشد.
این اثر در عین حال که نقطه روشن آغاز ینی برای مطالعات گسترده تر و مفصلتر در زمینه مقایسه فریدون می باشد. از انجا که کاری است فرا گیر بر بیشتر سرچشمه های اساطیری ایران در منابع پهلوی، طبعاَ بسیاری از مطالب مربوط به فریدون را در بر ندارد و نیاز پژوهنده ای را که در این مورد جستجو می کند، پاسخگو نیست.
کتاب دیگری که تا حد بسیار زیاد و با تجلیل تفسیر هایی از وجوه مختلف به مقلیسه فریدون در منابع مختلف پرداخته است سایه های شکار شده از سرکاراتی(1378) می باشد. در این کتاب به مقایسه فریدون در اوستا ، منابع پهلوی و شاهنامه به خوبی پرداخته شده است. . اما شاید کاملترین و مهمترین کاری که در زمینه بررسی مقایسه فریدون در دوران مختلف صورت گرفته باشد، کتاب درآمدی بر ساختار اسطوره ای شاهنامه اثر بهاره مختاریان(1389) باشد. در این کتاب به بررسی فریدون در منابع مختلف ایرانی شده و این شخصیت در منابع مختلف با قهرمانان دیگر نیز مقایسه گردیده است.
لازم به ذکر است که مقاله “روایت مختلف درباره دوران کودکی وجوانی فریدون” اثر متینی (1364)، ” بررسی نیروی سه گانه فریدون ” اثر مولایی(1387) و” فرانک مام فریدون” اثر شامیان سارو کلائی (1388) مقاالات کامل و جامع می باشندکه به بررسی این شخصیت پرداخته اند.
منابع مختلف دیگری نیز وجود دارد که جز اشاراتی بسیار خلاصه و گذرا به فریدون در آنها صورت نگرفته است .که از ميان نويسندگان خارجي كه در اين مورد نوشته هايي دارند مي توان از کارنوی(Albert. Jcarnoy) در کتاب اساطیر ایرانی(1917) و هینلز (John Hinnells) درکتاب شناخت اساطیر ایران(1975) نام برد.
همچنين از نويسندگان ايراني مي توان: قلي زاده در کتاب فرهنگ اساطيرايراني (1373) ، عفیفی در کتاب اساطير و فرهنگ ايراني در نوشته هاي پهلوي (1374) و آموزگار در کتاب تاريخ اساطيری ايران(1374) ، صديقيان در کتاب فرهنگ اساطيری و حماسي ايران به روايت منابع بعد از اسلام (1375) و بهار در کتاب جستاري چند در فرهنگ ايران(1376) ، نام برد.
1-5-روش تحقیق
اکثر آثارمرتبط با موضوع را که غالب آنها به فارسی (اصل یا ترجمه) و شماری به انگلیسی بودند، از روی عناوین و مشخصات آنها انتخاب و مطالعه کردم که این منابع را به طور کلی در دو دسته میتوان مد نظر داشت:
- منابعی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم حاوی اسطوره فریدون بودند.
- منابعی که در آنها اسطوره فریدون در دوره های مختلف مورد بحث قرار گرفته است.
مطالعه و مراجعه و نتیجه گیری در مورد آثار و مطالب گروه اول به مراتب ساده تر وسریعتر بود زیرا به بررسی یک موضوع پرداخته شده است.
اگرچه برخورد این دو گروه منابع بنا به دلیل گفته شده با نگارنده متفاوت بود در جهت عکس عملکردی یکسان اعمال شد و به عبارت دیگر برای استخراج مطالب حتی الامکان روش مشابهی در مورد هر دو دسته آثار اتخاذ گردید:
- پس از اتمام مطالعه دقیق هر کتاب که همراه با علامتگذاری و حاشیه نویسی بود . نخست در هر مورد استنتاج شخصی نگارنده به صورت توضیحی لازم و کافی از قهرمان مورد نظر شامل زمان ،مکان و مختصات شخصیتی وی و …. به انضمام مشخصات منابع معرفی کننده او درج گردید.بدین معنا که خواننده ا ئر در آغاز هر بحث بتواند شناختی اجمالی از آن قهرمان به دست آورد.
- مطالبی که مستقیما با شخصیت مورد نظر ( فریدون ) ارتباط داشت عینا از آن منابع بر روی کاغذ منتقل گردید.به عنوان مثال تمامی قسمتهایی که در اوستا به فریدون ربط داشت سطر به سطر و کلمه به کلمه با مد نظر داشتن قانون نقل قول مستقیم درج شده است.
- بعد از آوردن متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه به تحلیل یک به یک بندها پرداخته و به طور کامل در مورد آن توضیح داده شده است.
- تمامی اسامی خاص و عام نکته های مهم ونیز نکاتی که به مناسبت روال کار نیاز به باز شدن و بررسی داشتند، موارد اشتراک و نیز افتراق و خلاصه آنچه که احتمال داشت مورد سوال خواننده قرار گیرد شماره گذاری گردیده و در آخر مبحث در قسمت یادداشت بر حسب نیاز به تفضیل یا به اختصار مورد توضیح و تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. مسلم است که در تنظیم یادداشتها از نظرات محققان و پژوهشگران به طور مستقیم و غیر مستقیم بهره ی وافر برده شده است.
در پایان لازم به توضیح است که کلیه واژگان اوستایی و پهلوی حتی المقدور علاوه بر آوانویسی ، ریشه شناسی گردیده اند و سیر تحول آنها تا به فارسی امروزین به اختصار آمده است.