نمونه پایاننامه زبان و ادبیات فارسی: راهنمای گام به گام
نوشتن پایاننامه در رشته زبان و ادبیات فارسی، مانند هر رشته تحصیلی دیگری، نیازمند تلاش، پشتکار و آشنایی با اصول و قواعد نگارش علمی است. در این مسیر، مطالعه نمونه پایاننامههای برجسته و باکیفیت میتواند راهنمای ارزشمندی برای دانشجویان باشد.
در این مطلب، ضمن معرفی منابعی برای یافتن نمونه پایاننامه، به بررسی ساختار و محتوای یک پایاننامه نمونه در رشته زبان و ادبیات فارسی میپردازیم.
منابع یافتن نمونه پایاننامه
دانشجویان میتوانند از طریق روشهای مختلفی به نمونه پایاننامههای زبان و ادبیات فارسی دسترسی پیدا کنند:
- کتابخانهها: بسیاری از کتابخانههای دانشگاهی و عمومی، مجموعههای کاملی از پایاننامهها را در قالب چاپی یا الکترونیکی نگهداری میکنند.
- سایتهای دانشگاهها: اکثر دانشگاهها پایاننامههای پذیرفته شده را در وبسایت خود به صورت الکترونیکی بارگذاری میکنند.
- پایگاههای اطلاعاتی: پایگاههای اطلاعاتی مانند ایرانداک، گنجور و سیویلیکا، مرجعی جامع برای یافتن پایاننامههای فارسی در موضوعات مختلف هستند.
- سایتهای شخصی: برخی از دانشجویان و اساتید، پایاننامههای خود را در وبسایت شخصی خود برای دانلود رایگان یا مطالعه آنلاین قرار میدهند.
ساختار و محتوای یک پایاننامه نمونه
یک پایاننامه نمونه در رشته زبان و ادبیات فارسی، باید از ساختار و محتوای مشخصی پیروی کند. این ساختار به طور کلی شامل بخشهای زیر است:
- صفحه عنوان: شامل عنوان پایاننامه، نام نویسنده، نام استاد راهنما، نام گروه آموزشی، نام دانشکده، نام دانشگاه و تاریخ دفاع میشود.
- چکیده: خلاصهای از محتوای پایاننامه، شامل مقدمه، روش تحقیق، یافتهها و نتیجهگیری است.
- فهرست مطالب: فهرستی از عناوین و زیرعنوانهای پایاننامه به همراه شماره صفحه آنها.
- مقدمه: در این بخش، موضوع تحقیق، اهمیت آن، ضرورت انجام پژوهش، پیشینه تحقیق و سوالات پژوهش ارائه میشود.
- مروری بر ادبیات: در این بخش، به بررسی منابع و مطالعات انجام شده در زمینه موضوع تحقیق پرداخته میشود.
- روش تحقیق: در این بخش، روش و ابزارهای جمعآوری و تحلیل دادهها معرفی میشود.
- یافتهها: در این بخش، یافتههای حاصل از پژوهش به صورت جداول، نمودارها و توضیحات ارائه میشود.
- بحث و نتیجهگیری: در این بخش، یافتهها تفسیر و تحلیل شده و به سوالات پژوهش پاسخ داده میشود.
- فهرست منابع: شامل منابع مورد استفاده در نگارش پایاننامه است.
- پیوستها: شامل جداول، نمودارها، تصاویر و سایر اطلاعات تکمیلی است.
نکاتی در مورد انتخاب نمونه پایاننامه
- مرتبط بودن با موضوع تحقیق: نمونه پایاننامه انتخاب شده باید به لحاظ موضوعی با تحقیق شما مرتبط باشد.
- اعتبار منبع: از منابع معتبر و شناخته شده برای یافتن نمونه پایاننامه استفاده کنید.
- کیفیت نگارش: نمونه پایاننامه انتخاب شده باید از نظر نگارش و ویراستاری در سطح بالایی باشد.
- بهروز بودن: تا حد امکان، از نمونه پایاننامههای جدید و بهروز استفاده کنید.
جمعبندی
مطالعه نمونه پایاننامههای زبان و ادبیات فارسی، میتواند راهنمای ارزشمندی برای دانشجویان در نگارش پایاننامه خود باشد. با انتخاب نمونههای مناسب و باکیفیت، دانشجویان میتوانند با ساختار و محتوای یک پایاننامه استاندارد آشنا شده و از تجربیات دیگران در این زمینه بهرهمند شوند.
در ادامه، به چند نمونه از منابع معتبر برای یافتن نمونه پایاننامه زبان و ادبیات فارسی اشاره میکنیم:
- پایگاه اطلاعات سیویلیکا: https://civilica.com/
- پایگاه اطلاعات ایرانداک: https://irandoc.ac.ir/
- کتابخانه الکترونیکی دانشگاه علامه طباطبایی: https://d-lib.atu.ac.ir/
- کتابخانه الکترونیکی دانشگاه تهران
نمونه پایاننامه زبان و ادبیات فارسی
چكیده 1
مقدمه 2
نگاهی به مذهب اصالت زن 4
نگاهی به تاریخ 6
زن در اذهان فرانسوی و انگلیسی 9
زن در اذهان آمریكایی 9
زن در آرای یهودیت و مسیحیت 10
زن در آرای اسلامی 12
ظهور زن پس از یك دوره ی تاریخی سخت 13
جنس دوم آری یا خیر 15
عشق در باور مرد و زن 16
تخریب چهره ی زن در كلام بزرگان 17
زن در آرای زرتشت 22
زن در اندیشه ی اعراب جاهلی 23
دیدگاه اسلام در قبال زن و پاسخ به اشكالات 25
الف- كار زن سخیف یا مستحسن 27
ب- نقصان خلقت زن 28
پ- آفرینش زن و زایش گناه 29
ث- زن عامل فریب 30
ج- زن مظهر شهوت یا نماد محبت 30
چ- برآیند اندیشه های پیشین در نظریات روانشناختی 32
ح- مهر اقدامی دوسویه و وحدت آفرین 34
خ- زن تجلی جمال الهی 35
حق رأی و حضور زنان در اجتماع از منظر اسلام 36
زن از منظر اسلام جنسی یا انسانی 37
حقوق زن در اجتماع از منظر قرآن 38
تساوی یا تمایز، تشابه یا تفاوت 39
اظهار وجود زنان دغدغه ای برای مردان 41
تعدد زوجات تأییدی بر تمام عیار نبودن زن 41
نقصان عقل طرحی اسلامی یا تهمتی غربی؟ 43
زن، الهه ی درون و رجعت به فترت 45
نگاهی گذرا به سیمای زن در ادوار مختلف شعر پارسی 50
زن سوژه ی شعرا 50
زن خالق اثر و آفریننده شعر 55
تغییر نگرش به زن از دوره بازگشت تا مشروطه 59
زن بود شعر خدا مرد بود نثر خدا 73
نوع نگاه در ایجاد تصویر 85
تصاویر شاعرانه از نظرگاه سیمین 86
وزن و تصویر 87
تصاویر شاعرانه از نظرگاه سرشك 95
بررسی و تحلیل تصویر های زنانه 111
صبورانه ها 112
مادرانه 120
شكوایه ها 141
كولی واره ها 174
عاشقانه ها 181
روابط عاطفی غیرعرفی و غیر اخلاقی 217
احساس ضعف، نیاز به تكیه گاه، وصال، تسلیم و شرم و حیا 229
فریب خرافه انگاری و خوش باوری 251
اشاره به اندام های بدن 268
آرایش، پوشش،زیور و زینت آلات زنانه 275
تصاویر در مضامین مشترک سیمین و سرشک 284
ماحصل این همه گفتار 293
فهرست منابع و مأخذ 295
چكیده
آن چه در این رساله گرد آمده، بحث و بررسی و تحلیل تصاویر موجود در اشعار دو شاعر معاصر سیمین بهبهانی و محمد رضا شفیعی كدكنی است كه از منظر نقد زن مدار به شرح ذیل آمده است:
در فصل نخست به طور كلی بحث در باب مذهب اصالت زن یا همان فیمینیسم می باشد.
فصل دوم با عنوان نگاهی گذرا به سیمای زن در ادوار مختلف شعر فارسی به بحث در باب زن به عنوان سوژه¬ی اثر و زن به عنوان خالق اثر پرداخته است.
فصل سوم ذیل عنوان ” زن بود شعر خدا مرد بود نثر خدا ” نگاشته شده كه نوع نگاه در ایجاد تصاویر را مورد بررسی قرار می دهد.
فصل پایانی به بررسی و تحلیل تصویر های زنانه پرداخته كه خود دارای عناوین فرعی است؛ این عناوین مبین احساسات، عواطف، و ابزار مورد استفاده¬ی بانوان در شعر هر دو شاعر است.
هدف از گردآوری این رساله بررسی و تطبیق تصاویر شعری از منظر نقد زن مدار است. روش تحقیق كتابخانه ای و بر پایه فیش برداری است و نتایج حاصل از آن این است که بیانگر دو دید گاه متفاوت نسبت به تصاویر زنانه در شعر شاعران مورد بحث است.
كلمات كلیدی: فمینیسم، زن، تصویر، سیمین بهبهانی، شفیعی كدكنی
مقدمه:
به نام یكتا دادار آفریدگار كه دیدگان بشر همواره نگران اوست و چشمان امید به افق عنایت بی علت او دوخته شده و آدمیان را از حكومتش بهره هاست كه ندانند و زندگانی بگذارند و چون به اندوه گرفتار آیند هم باز به دامنش آویزند. كه رفتنی نیست از دامان پرمهر حضرت الوهیت؛ و به یاد رحمت عالمیان، سرور كون و مكان، حضرت نبوت، ختمی مرتبت محمد مصطفی صلواﺓ الله و سلامه علیه كه عالم به وجود او و ذریه¬ی پاكش زیبنده گشت و مهر به گرمای عشق ایشان فروزنده و ماه از تلألؤ جمال روی ایشان تابنده.
و اما بعد…
آن چه در این رساله گرد آمده است ما حصل غور در تصاویر شاعرانه و نقد بر پایه-ی نظرگاهی زنانه است. كوشیدیم تا در فصل كلیات مطالب، ذیل عنوان “مذهب اصالت زن” مختصری با آن مكتب كه به فیمینیسم شهره است آشنا شویم. بر این اساس ذیل این عنوان، عناوینی مترتب شده است تا فحوای كلام در اذهان خوانندگان گرامی بنشیند و آنان را به مقصود نائل گرداند؛ مضاف این كه مبحث ملحقه به عنوان رساله كه واژه¬ی ” زن مدار” است تبیین شده و مقصود نگارنده قریب به وضوح گردد.
در این راستا به تعاریفی از شقوق مذهب اصالت زن پرداخته ایم و پس از آشنایی اندك با پاره ای تعاریف، وضعیت زن را در خلال تاریخ مرور كرده، سپس موجودیت وی را در اذهان برخی ملل و مذاهب به طریقی مجمل مورد نظر قرار دادیم.
در بخش دیگری از كلیات به نظرات و مكتوبات بزرگان عرصه ی اندیشه و فرهنگ پرداختیم و آن اقوال و آثار را منشأ اثر در روند فكری غالب در باب زن تحلیل كردیم. با توجه به نقد ها و نظرات متنوع گاه مخالف و گاه موافق با این مكتب بر آن شدیم تا نظرات اسلام را هر چند كوتاه در حد بضاعت نگارنده و ظرفیت رساله در تبیین دیدگاه اسلام به زن مقرر كنیم. در پایان مباحث مطروحه در كلیات مطالب ذیل عنوان ” نگاهی گذرا به سیمای زن در ادوار مختلف شعر فارسی ” به مرور مختصری بر حضور زن از دو جنبه پرداختیم؛ در این بخش زن را به عنوان سوژه¬ی شعرا و به عنوان خالق اثر مورد نظر قرار داده و اشاره ای به نام برخی از شعرای زن در ادوار مختلف شعر فارسی نموده ایم.
پس از این در فصلی كه عنوان آن را بیتی از ملك الشعرای بهار مقرر كردیم به بحث پیرامون وجود یا عدم ادبیات زنانه پرداختیم و در این خصوص از آرای پژوهشگران و صاحبان نظربهره برده و بر آیند و ماحصل گفتار را با رد وجود ادبیات زنانه خاتمه دادیم.
” نوع نگاه در ایجاد تصویر” فصل دیگری است كه در آن ضمن توضیح در خصوص تصویر و تصویر سازی، انگاره های شاعرانه سیمین بهبهانی و محمد رضا شفیعی كدكنی را از قول خود ایشان در آثار مكتوب و منقول؛ و نیز نظرگاه دیگران در خصوص این هر دو ذكر کرده و مورد بررسی قرار دادیم.
سپس رساله را بر پایه ی 11 فصل دیگر عنوان نهادیم كه هر كدام مبین رفتاری زنانه یا مصداقی از عملی زنانه است كه از ذكر نام فصول به جهت پرهیز از اطاله كلام صرف نظر نموده و رؤیت این بخش ها را به خوانندگان ارجمند و مخاطبان گران قدر وا می نهیم.
« و من الله التوفیق »
نگاهی به مذهب اصالت زن
دیر گاهی است تا مسئله¬ی زن به عنوان مبحثی اساسی در فراسوی مرزهای ایران زمین آغاز شده و به داخل كشورما نیز نفوذ یافته است. احساس نیاز به طرح مسئله¬ی زنان و حقوق آن ها در مغرب زمین كلید خورد و جنبش هایی موسوم به فمینیستی شكل گرفت كه عمدتا قصد داشتند تا حقوق برابری را میان زنان و مردان پی ریزی كنند كه البته در پاره ای موارد موفق هم بودند.
در نگاهی به تعاریف فمینیسم ( feminism ) این گونه در می یابیم كه « جنبشی است سازمان یافته برای دست یابی به حقوق و نیز ایدئولوژیی برای دگرگونی جامعه كه هدف آن صرفا تحقق برابری اجتماعی زنان نیست، بلكه رویای رفع انواع تبعیض و ستم نژادی و طبقاتی و غیر را در سر می پروراند. از این رو نهاده هایی كه تاكنون برای این واژه پیشنهاد شده وافی به مقصود نبوده است»1. چه این كه امروزه با شنیدن كلمه فمینیسم اغلب مخاطبان آن چه را به ذهن متبادر می بینند مسئله زن است.
اساسا این واژه فرانسوی و از ریشه لاتین ( femind ) است كه در زبان های انگلیسی و آلمانی تغییر یافته و به شكل ( feminism) به كار برده می شود به طور كلی واژه (feminine) به معنای زن و دال بر جنس مونث است . با این اوصاف لغوی پر بیراه نرفته اند آنان كه با شنیدن این واژه به یاد زن و مسئله¬ی زنان می افتند. به هر حال هر مكتب یا ایدئولوژی نو ظهور پیامدهایی دارد و از دریچه های مختلفی ظهور و بروز می كند كما اینكه فمینیسم هم دارای گرایش های متعدد است گرچه بررسی گرایش های فمینیستی موضوع این مقال نیست ولی ذكر نام و مختصری از تعاریف برای شناخت بهتر این مكتب خالی از لطف نیست.
لیبرال فمینیسم Liberal feminism
این گرایش نسبت به گرایش های دیگر سابقه طولانی تری دارد، نا برابری حقوق مدنی و فرصت های آموزشی را سرچشمه ستم بر زنان می داند و مبارزه برای كسب آزادی های فردی زنان در چهارچوب جامعه موجود را هدف قرار داده است.
رادیكال فمینیسم Radical feminism
این گرایش همه شكل های ستم و سلطه را ناشی از برتری جویی مردان می انگارد و هدف خود را جایگزینی جوامع مردسالار كنونی با جوامع زن محور معرفی می كند.
ماركسیسم فمینیسم Marksism feminism
گرایش دیگری است كه ریشه¬ی انقیاد زنان را در شیوه¬ی تولید سرمایه داری و جدایی كار از خانه كه به تقسیم كار جنسی آموزش انجامید معرفی می كند و دگرگونی بنیانی اقتصاد را تنها راه چاره رفع ستم دیدگی زنان می دانند.
سوسیال فمینیسم Social feminism
آخرین گرایش این مذهب است؛ به زعم فمینیست های سوسیالیست ریشه ستم بر زنان در نظام اقتصادی سرمایه داری است كه برای دوام خود به استثمار كارگران و به ویژه زنان نیاز دارد.»2
اگر بخواهیم به دیگر اصطلاحات مطرح دال بر مسئله فمینیسم بپردازیم اصطلاحاتی چون « femininity = « زنانگی » را می توان ذكر كرد؛ اصطلاحی که برای توصیف مونث بودن در جامعه ساخته و پرداخته می شود و بار معنایی آن داشتن جاذبه جنسی برای جلب مردان است یا اصطلاح Womanhood = زن بودن؛ این اصطلاح در برگیرنده¬ی همه معانی منفی و مثبتی است كه واژه¬ی « زن » به ذهن متبادر می كند. زیبایی، عشق، پیوند، همسر، مادر، كدبانو، جنس دوم، در حاشیه، زیر ستم، سركوب، اسیر احساسات و….».3
تعاریف بالا بنا به ضرورت آورده شد تا فتح بابی باشد برای بررسی مبحث اصلی همان گونه كه در ابتدای رساله مشاهده می شود عنوان رساله تصویرهای شاعرانه سیمین بهبهانی و محمد رضا شفیعی كدكنی از منظر نقد زن مدار است لذا در این قسمت كه مباحث كلی را ذكر می كنیم بیش تر و به طور عمده به مبحث زن مداری می پردازیم تا سپس بتوانیم بر این مبنا اشعار دو شاعر مد نظر را مورد بحث و بررسی و نقد قرار دهیم.
نگاهی به تاریخ
بهتر است سخن را با نگاهی به تاریخ آغاز کنیم. روزگاری نظام حاکم بر بشر دردست بانوان بود یعنی « اداره¬ی امور زندگی و پرورش فرزندان به عهده¬ی زنان بوده است که معمولا از این عصر به نام ” مادرسالاری ” یا ” مادرشاهی” نام می برند. عامل اصلی به وجود آمدن عصر مادر سالاری، به نوع زندگی آن دوره بر می گردد. مردان برای شکار به مناطق دور دست سفر می کردند و هنگامی که بر می گشتند آن قدر شکار نمی کردند که برای خوراک و معاش خانواده بسنده باشد. بنابراین در طیّ غیبت مردان، این زنان بودند که به امور خانه می پرداختند و در گذراندن زندگی نقش اساسی داشتند.»4
رفته رفته و به تبع این که زنان کشت و زرع را کشف کردند آنان را مبدع کشاورزی می دانند. « زن ها ضمن گردآوری دانه های خوراکی کشف کردند که از هر دانه ای که به زمین نرم می افتد گیاهی می روید و آن گیاه خود دانه های جدیدی می دهد. کشاورزی از همین جا آغاز شد.»5
آن چه از شواهد تاریخی در خصوص سالاربودن زن و مرد بیان می دارند این است که: « بر نخستین جوامع بشری، نه نظام مادرسالاری حاکم بوده است و نه نظام پدرسالاری، بلکه زن و مرد، پیش از تاریخ و در آغاز تاریخ، وظایف و مشاغل مختلفی داشتند، ولی همکار و مکمل هم بودند و هیچ چیز از پیش (aprior ) مبین برتری یکی بر دیگری نیست… پس از دوران گردآوری خوراک و شکار، یعنی در عصر نوسنگی ( neolithique )، زن قدرت بسیار می یابد و شأن ومنزلتی بسیار کسب می کند، زیرا در این دوران، کار زن کشاورزی و مشغله¬ی مرد دامداری است، بنابراین زن به اقتضای کار و اشتغالش، مادر و سرور طبیعت دانسته می شود و کیش و پرستش زن ایزدان رواج می یابد.
به هر حال چنین پیداست که دوران نوسنگی، دوره¬ی فرمانروایی مادر است و از قدرت مرد نسبتاً کاسته می شود.»6 مضاف برابداع کشاورزی پاره ای کارهای دیگر چون بافندگی، رشته کردن الیاف و ابداع چرخ کوزه گری نیز به زنان نسبت داده شده و به قدرت آنان در آن دوره افزوده است. از آنجا که در این دوره مشغله¬ی زنان کشاورزی و مشغله¬ی مردان دامپروری است چندان که پیش تر ذکر شد نیاز به صنعت و ساختن ابزار نیز برای آن روز جزء حوائجی بود که باید مرتفع می گردید لذا « مرد ابزار ساز شد و قدرت را به دست گرفت و از جمله¬ تظاهرات این قدرت، وضع قوانین بود.»7
این گردش كه بنا به اقتضائات زمان صورت گرفته و بدین نام ها موسوم شده شاید در زمان خود بسیار طبیعی جلوه می كرده و دغدغه خاطر انسان های اعصار گذشته را فراهم نمی كرده است. لذا امروز برای یافتن سرچشمه های مظلوم واقع شدن زنان، تاریخ را تورق می كنند تا سررشته را بیابند كه البته تا به اینجا پژوهش گران و محققان برآنند كه با استقرار نظام مرد سالار سیطره مردان بر زنان آغاز شد.
اغلب پیروان مذهب اصالت زن یا همان فمینیسم درگرایش های متفاوت گاه تندتر وگاه کندتر درپی برابری جنسیتی – در شقوق مختلف – میان زنان و مردان هستند. لذا به زعم نگارنده آن چه كه امروز باید از آن اجتناب شود استفاده از پسوند ” سالاری ” در پس این عناوین است. غرض از بروز جنبش هایی چون فمینیسم و یا به تازگی شكایات مطرح شده در دادگاهها توسط مردان علیه زنان به واسطه ظلمی كه متحمل می شوند همه از عواقب رفتاری است که متعاقب پسوند ” سالار ” پشت این عناوین اتفاق می افتد.
فی الواقع اگر این لغت از دایرة المعارف ذهن ها حذف شود و در جای مناسب خود بكار برده شود یعنی واژه¬ی” انسان سالاری” را به عنوان جایگزینی برای این هر دو واژه برگزینیم؛ عمده مشكل حل خواهد شد « هزاران سال تاریخ نوشته و باز نوشته شده تا تصور اینكه مردان برتر از زنان هستند (یا بالعكس) از خاطره ها و ذهنها زدوده شود.
شواهد باستان شناسی، درباره¬ی موجودیت دورانی بیش از بیست هزار سال تاریخ گفتگو می كند كه زنان و مردان مكمل یكدیگر بوده و با امكانات برابر زندگی كرده اند، بدون اینكه هیچ كدام بر دیگری برتری داشته باشند. در تمامی موارد، مردان و زنان شریك و سهیم و مهمترین عنصر تركیب اجتماعی بوده اند. نیروی خلاق زنانه نه تنها خوار و حقیر نبود بلكه، بسیار محترم شمرده می شد. وجود زنان مملو از خلاقیت و معنویت بود.»8
اگر بنا را بر این بگذاریم كه سالار یكدیگر نباشیم بلكه همراه و در كنار یكدیگر باشیم نیمی و بلكه بیش تر مشكل را حل و فصل نموده ایم. كه البته برای دست یافتن به چنین مسئله ای باید رویكرد تربیتی خانواده تغییر پیدا كند. « ما نتوانسته ایم به پسران خود یاد دهیم و بسیار كمتر به دختران خود كه زن بودن تا چه حد عظیم و با شكوه است، و اینك زمانی است كه به سوی نور رویم و سیمای جدید زن را به تصویر در آوریم زن بودن رازی بسیار عمیق است كه ارزیابی آن شاید سالی صبر و تحمل لازم داشته باشد.»9
شاید بهتر باشد بگوییم سالیان، چرا كه این رویكرد اشتباه محصول سالیان است و یقینا نیاز به گذشت سالیان دارد تا رویكردی جدید در نسل ها ایجاد و نهادینه شود. امروزه « برای بسیاری از مردان حفظ حقوق زنان امری بدیهی و حائز اهمیت است لیكن، آن چه برایشان بدیهی جلوه نمی كند این است كه خود تا چه حد دسیسه می چینند تا بر قدرت زنان سرپوش گذارند حق و حقوق زنان را تا آن حد كه از نظر سیاسی – اجتماعی مطرح است قبول دارند اما، آن چه را كه با نقش فعال زن ارتباط دارد خواه یك گفتگو در عرصه اجتماعی باشد یا در فضای خانواده آن طور كه شایسته است نمی پذیرند.»10
و این همان رویكرد و نوع نگرش نهادینه شده است كه از دوران طفولیت و چه بسا توسط مادر به كودك منتقل شده است. « كلمه مرد سالاری متاسفانه، اغلب تقصیر كار بودن مرد را در ذهن تداعی می كند، ولی مقصر دانستن دیگران یكی از عادت ها و رفتار های كلیدی است كه مردم را در نظام هایی كه به آن ها صدمه می زند، ثابت نگه می دارد. تا زمانی كه یكی، دیگری را مقصر شمارد، نه زنان، نه مردان و نه جامعه به عنوان یك كل نمی تواند در جهت بهبودی وضع زن حركتی مثبت آموزش انجام دهد. ما باید تصمیم به پیشروی بگیریم و مقصر ساختن را پشت سر بگذاریم. هم زنان و هم مردان به نظامی كه ما در آن همراه با رفتارها و نگرش های اعتیادی روزانه زندگی می كنیم، دوام و پایداری می بخشد.»11
عمده ترین اشكالی كه سالار بودن ایجاد می كند این است كه انسان ها را در مقابل یكدیگر قرار می دهد و این عاملی تنش زاست. اجتماع امروز چه در میهن ما ایران و چه در فراسوی مرز های ما برای بهبود اوضاع جامعه بشری باید اقدام به حذف این واژه از ادبیات ذهن بشر كند. تا آن گاه كه این واژه بر اذهان بشر حاكم است اگر هزار و یك مكتب نو ظهور برای احقاق حقوق زنان یا مردان ظهور كند هرگز نخواهد توانست گرهی از این كلاف سر درگم را بگشاید بلكه خود گرهی خواهد شد بر انبوه گره های درهم افكنده
« بشر به تدریج در خواهد یافت كه اگر كسی به علت داشتن عقده حقارت آرزومند داشتن مقام بزرگ و پر سر و صدایی است كه در آن مقام به دیگران آن قدر كه دلش می خواهد تحكم كند و زور بگوید، گفتار خود را بقبولاند و خود را بزرگ و بزرگ تر جلوه دهد و بدین وسیله كسری روانی خود را بپوشاند مسلما در آن مقام نه تنها به نفع انسانیت و صلح و صفا قدمی بر نخواهد داشت بلكه برای خاطر همان مقام حاضر است شرافت و انسانیت، محبت و عاطفه، عشق و دوستی، صفا و مروت و هر چه خصال حسنه دارد نیز فدا كند و تنها از آن راه رود كه حافظ مقام و موقعیتش باشد در چنین مورد مسلما باید فاتحه بشریت را خواند.»12
زن در اذهان مردم فرانسوی و انگلیسی
« در سال 586.م در فرانسه کنفرانسی برگزار شد تا بررسی کنند که آیا زن انسان است یا خیر؟ و پس از گفتگو های بسیار به این نتیجه رسیده اند که زن انسان است، اما انسانی که برای خدمت به مردان آفریده شده است! در قانون انگلیس زن مملوک مرد بود. و مرد حق داشت هر لحظه که بخواهد همسرش را بفروشد و در دیانت مسیحی زن خود حق تصرف در امور مالی را نداشت و حتی در امور مالی خود باید نظر شوهر خویش را جلب کند.»13
به هر روی با اثبات انسان بودن زن مدت زمان دیگری طی شد تا « در فرانسه بین سال های 1789 و 1793، اندیشه های نوین مربوط به رهایی زن به مذاق زنان جوان انقلابی خوش آمد و پس از” ترمیدور” به سرعت خاموش گردید. دیرکتوار، شورای ملی فرانسه و امپراتوری کوشیدند این خواست ها را به دست فراموشی سپارند.»14جرقه¬ی این اندیشه¬ی آزادیخواهانه همزمان با انقلاب فرانسه زده شد « ولی در فراسوی مرز های فرانسه این مشعل به سرعت افروخته شد.» 15
اساس این برافروختگی برای جنبش های فمینیستی « در کشورهای انگلوساکسون، کانادا و فرانسه از نیمه دوم سده¬ی نوزدهم [ کلید خورد و داعیه داران این جنبش ] که خواهان حق رأی، حق اشتغال و حق آموزش برای زنان بودند پا به عرصه گذاشتند.»16
ورود زنان به عرصه¬ی قانون و احقاق حق باعث شد تا « در بریتانیا مانند سایر نقاط جهان، پیش از آموزش انجام اصلاحات قانونی ضروری چنین ایجاب کند که آدمیان در قبال مسأله¬ی حقوقی زنان، چه از جانب مردان و چه از سوی زنانی که با این گونه افکار خصومت می ورزیدند، تغییراتی را بپذیرند.»17 تمرکز در این تغییرات بیش از هر چیز نخست بر حق رأی، ازدواج، طلاق و آموزش متمرکز بود. این در حالی بود که تا پیش از این زنان از دست یابی به چنین حقوقی محروم بوده و به هیچ یک از عرصه های اجتماعی ورود پیدا نمی کردند.
زن در اذهان مردم آمریکا
همین جهان بینی در جامعه غربی دیگر نیز دیده می شود برای نمونه « بنیاد پدرسالاری جامعه آمریكا ایجاب می كند كه زن ها، به عنوان طبقه ای درجه دوم، از امیدها و آرزو های خویش به احترام مردان و نیاز خانواده چشم بپوشند. این حقیر شمردن نظام مند زنان و نفی نیازهای آنان در جهت خود شكوفایی و اظهار وجود، رنج های هیجانی بسیاری را برای ما به وجود آورده است.»18 این رویکرد جامعه¬ی آمریکا نیز باعث شد « جنبش های فمینیستی در آمریکا بیش از اروپا کارایی داشته باشد این جنبشها در اواخر سده¬ی نوزدهم به صورت باشگاه های زنانه شکل گرفت، که در این محافل زنان می توانستند برای گفتگو درباره¬ی مسایل خود و یا مسایل سیاسی و اقتصادی روز گرد هم آیند.»19
حال پرسشی که محل طرح پیدا می کند آن که؛ چگونه است كه قدم گذاشتن در تاریخ این گونه مناسبات میان دو جنس را به هم میریزد حال این که پیش تر هم ذكر كردیم و اكنون بار دیگر و از نقطه نظر الیزابت بادنتر نقل می كنیم كه « زن و مرد در آغاز، یعنی پیش از تاریخ، در كار و زندگی، همكار و شریك و مكمّل هم بودند، زیرا هر یك توانایی خاصی داشت كه برای آموزش انجام دادن كاری ضروری بود و بر اثر این تفكیك قوا و وظایف نوعی تعادل و توازن در مناسبات میان زن و مرد به وجود آمده بود و ارزش یكی برابر با ارزش دیگری بود.»20
در بررسی های بیش تر در باب به هم خوردن مناسبات میان دو جنس مرد و زن می توان به پاره ای اعتقادات دینی تحریف شده در برخی ادیان و مذاهب پرداخت كه به واسطه مذهب رایج میان اجتماع به شكلی نهادینه شده كه آن را دستوری از جانب خداوند تلقی می كنند و طبیعتا بدان عمل می كنند و كسی حق اعتراض نخواهد داشت.
زن در آرای یهودیت و مسیحیت
« فلسفه عالم هستی یهودی – مسیحی، پیام آور این رسالت برای تمدن غرب است كه جسم زن و جنسیت او در قالب حضرت حوا مسوول سقوط بشر بوده است. برای هزاران سال، زنان مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار گرفته یا سوزانده شده و به هزار صفت شیطانی به دلیل زن بودن محكوم شده¬اند. ما در این برهه از تحولات سریع، فراموش كردیم كه زنان تا سال 1920، حتی حق رأی دادن هم نداشتند!»21
این امر به خاطر اندیشه غالب دینی در میان پیروان این مذاهب است اندیشه ای كه زن را به شدت عنصری نا چیز و بیهوده و فقط من باب تلذد آفریده شده می انگارد؛ چندان كه او را تا حد كالای مبادله ای هم در معرض داد و ستد قرار می دهند « یهودیان با استناد به كتاب های مقدّس خود زن را مایه نفرین می دانستند و به پدر حق می دادند كه دختر خردسال خود را بفروشد و زن در نگاه آنان چندان ارزشی نداشت و چون اثاثیه منزل به شمار می آمد. چنان که در تورات موجود آمده است؛ زن از مرگ تلخ تر است و كسانی كه در نزد خداوند شایسته اند از زن رهایی می یابند.»22
این روند فكری پس از ظهور و بروز مسیحیت نیز ادامه می یابد گرچه، با ظهور بانویی بزرگ چون مریم عذرا و پس از آن میلاد حضرت مسیح علیه السلام از چنان مادری سیمای زن تغییر می یابد و با ظهور این دو بزرگوار خداوند بر اندیشه¬ی غلط و غالب انسان های آن عصر القاء می كند كه زن می تواند در حد و اندازه تقدس مریم عذرا پیش رود و از مایه¬ی نفرین بودن و تصرف در انسانیت او كاسته شود آن گونه كه
« می بینیم از زمان پیدایش مسیحیت سیمای زن چقدر معنوی شد؛ زیبایی، طراوت، صمیمیتی كه مرد آرزو دارد در خلال وجود او به چنگ آورد، دیگر خصوصیات حسی نیست؛ زن به جای این که ظاهر لذت بخش اشیاء را خلاصه كند، روح آن ها می شود؛ در قلب او حضور پنهانی و پاكی، عمیق تر از راز جسمانی، وجود دارد كه در حقیقت دنیا انعكاس می پذیرد. زن، روح خانه، خانواده، كانون خانوادگی است. روح جامعه های بزرگ تری هم هست؛ شهر، ولایت یا ملت.»23
كما این كه زنی چون حضرت مریم سلام الله نماد یك جامعه بشری است نماد یك مذهب الهی و اسطوره ای مقدس برای همه مذاهب و نیز مایه مباهات زنان لذا اندیشه غالب یهود گریبان دین مسیح را گرفت و كلیسا را نیز دست خوش افكار انحرافی كرد تا بدان جا كه « در دوران جامعه پدر سالاری كه بوسیله كلیسا اداره می شد زنان را سركوب می نمودند و حتی زنان بزرگ و شایسته را زیان آور و افسونگر می پنداشتند.»24
غافل از اینكه قدیسه ای چون مریم عذرا مادر پیامبری الهی و صاحب كتاب است، كه بشارت دهنده و پیام آور صلح و مودت بود. چگونه است كه آباء كلیسا خورشید تابناك وجود چنین زن والایی را در مجسمه ها و پیكره های كلیسا به نظاره می نشینند و از عظمت خلق و تربیت فرزندی چون عیسی كه در وجود آمدن او جزهبه¬ای از جانب خدا به طاعت خالص مریم به درگاه حضرت الوهیت، نیست نادیده می انگارند؟
« در دنیای مسیحیت تا قرن هفتم میلادی زن را آفریده ای جدا از مرد به شمار می آورند. چناین که در كلیسا های مسیحی درباره منزلت زن اختلاف نظر زیادی وجود داشت. به شهادت تاریخ زنان در گزینش شریك زندگی خود هرگز هیچ اختیاری نداشتند و مردان می توانستند با ربایش، یا به اسارت گرفتن و یا از طریق خریدن، صاحب زنان شوند.» 25
پذیرش این طرز تفكر در قبال زن از جانب مسیحیت كه قطع به یقین نخستین دینی است كه زن را در محوریت اعتقادی خود و به عبارت دیگر اصل اعتقادی خود دارد بسیار گران و مایه شگفتی و تاسف است.
زن در آرای اسلامی
در نگاهی به آیات و روایات اسلامی مواضع اسلام در باب زنان تبیین و توسط بسیاری کسان در طول مدت ها و سال های متمادی مورد تفسیر و بررسی قرار گرفته است وجود نام زنان بزرگی، چون مریم، آسیه، ملکه صبا و دیگران؛ تقبیح به جا در خصوص زن در پاره ای آیات و بیش از آن بزرگداشت مقام زن در کتاب آسمانی مسلمانان،” قرآن ” همه حاکی از پذیرش زن در نظام تصمیم گیری و اثرگذاری دارد.
پذیرش نیرویی که نیمی از اجتماع بشری را تشکیل می دهد. « قرآن جایگاه رفیعی به زن اختصاص داده است. زیرا سوره¬ی نساء – سوره چهارم قرآن – به طور کامل به وی اختصاص داده شده است. در سوره های دیگر زنان مورد تأیید پیغمبر هستند.
نخستین فکری که در سوره¬ی نساء مطرح است مساوات میان مرد و زن از بدو خلقت می باشد. نخستین ایده¬ی مساوات در آفرینش آمده است: “ای مردمان از پروردگارتان، که شما را از یک تن آفرید و همسر او را از او آفرید و از آن ها مردان بسیار و زنان بسیار پدید آورد، بترسید”.( سوره¬ی نساء آیه 16 ) .»26
وجود مفاهیمی چون تعدد زوجات در صورت وجود شرایط لازم که در نص صریح آیات بدان اشاره شده و در جای خود بدان خواهیم پرداخت؛ با امعان نظر به حفظ حقوق زن در نظام خانواده – و نیز تهیه پوشاک، خوراک و حتی هدیه، مفاهیمی در خصوص ارث و محارم زن، دراین آیات و آیات دیگر سور مبارکه¬ی قرآن کریم و نیز احادیث معصومین علیهما سلام دال بر توجه اسلام به زن به عنوان عنصری پر اهمیت می باشد.
« قرآن در حرکتی بدیع… شخصیت زن را به رسمیّت شناخت و به او حق مالکیت اموالش را تفویض نمود.»27
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که زنان در اسلام حق رأی داشتند و در مواقع لزوم این حق رأی که با عنوان بیعت شناخته می شد توسط حضرت رسول به اجرا در می آمد. در مباحثی که پس از این بدان خواهیم پرداخت باز هم به نظرات اسلام در باب زن رجوع خواهیم کرد.
ظهور زن پس از یک دوره¬ی تاریخی سخت
آرام آرام پس از تحمل سخت ترین شدائد نوع مونث بر آن می شود تا از حقوق خویش به عنوان انسان و نه موجود دیگر یا جنس دیگر یا جنس دوم دفاع كند و آهسته آهسته به استیفای حقوق از دست رفته خود بپردازد و در پاره ای موارد داعیه ی برتری نسبت به مرد را هم سر دهد آن هم با استدلالاتی نه چندان متقن، چه اینكه « مدافعان زن در جواب [ این اهانت ها ] می كوشند كه برتری او را نشان دهند.
قسمتی از دلایل و براهینی كه ستایشگران جنس ضعیف تا قرن هفدهم از آن ها استفاده می كنند این گونه است: باید دانست كه زن برتر از مرد است، از لحاظ مادی؛ برای اینكه آدم از گل آفریده شده است و زن از دنده آدم. از نظر مكانی؛ برای اینكه آدم در خارج از بهشت آفریده شده است و حوا در بهشت. از لحاظ بارداری؛ برای اینكه زن، خداوندگار را حمل كرده است و این كاری بوده كه مرد نتوانسته.
از لحاظ ظهور: برای اینكه مسیح پس از مرگ، بر یك زن كه اسمش مادلن است، آشكار شده. از لحاظ تجلیل؛ برای اینكه زنی برتر از گروه فرشتگان مورد تجلیل قرار گرفته و او هم مریم است…» 28 با این استدلالات رفته رفته زنان خود را وارد عرصه اجتماع می كنند و حضور خود را رسما به دنیای مردان اعلام می كنند « بنیانگذار واقعی فمینیسم، لئون ریشیه است كه در سال 1769 ” حقوق زن ” را ایجاد می كند و ” كنگره بین المللی حقوق زن ” را كه در سال 1878 تشكیل می شود سازمان می دهد. در این زمان به موضوع حق رأی هنوز پرداخته نمی شود؛ زن ها به مطالعه حقوق مدنی اكتفا می كنند.» 29
و این خود آغاز آشنایی و آگاهی زنان نسبت به قانون جامعه ای است كه در آن زندگی می كنند. فی الواقع با تصویب این امر یعنی مطالعه قانون برای زنان به نوعی به زن اجازه داده شد كه آگاهی كسب كند كما این كه تا پیش از این از حق آگاهی نسبت به امور پیرامون خویش محروم و مهجور بود و جز آموزش انجام وظایف قرار داده شده بر دوش او از سوی جامعه¬ی مردانه چیز دیگری از حیات نمی دانست حال سوال اینجاست
« آیا میان اطمینان سرسختانه و مبتكرانه ای كه تا قرن هجدهم حاكم بود و طنز یا تمكین سرگرم كننده ای كه امروزه رایج است ( فمینیسم ) پیوستگی نگران كننده ای وجود ندارد؟»30 به دیگر سخن اینكه آیا فمینیسم امروز پاسخگوی آن چیزی هست كه زن به شكل فطری و ذاتی و انسانی بدان نیازمند است؟
باز نگاهی به تاریخ بیفكنیم « در ساختار شمالی – خاص جنوب فرانسه و جنوب اروپا و مرز و بوم قبیلی ( Kabyli ) و كوه اطلس و یونان باستان، یعنی به طور كلی سراسر دنیای متمدن یا برّ قدیم – « مناسبات با زن » چگونه بوده است؟ جامعه سیاسی اقوامی كه خود را متمدن می خوانند، بر حسب سنت، جامعه ای بدون زن است، و آن جامعه برای توجیه این امر شگرف، یعنی طرد نیمی از بشریت، دلیل شگفت انگیزی می آورد كه تا قرن نوزدهم هنوز اعتبار و رونق داشت و آن اینكه تولید مثل منحصراً كار مرد است.
پنج قرن پیش از مسیح اُورست ( Oreste ) كه در تراژدی ای به همین نام اورپید ( Euripide )، مادرش كلیتمنستر ( Clytemnestre ) را كشته، به پدر بزرگ مادریش كه از این كار ملامتش می كند، سخنانی قریب به این مضمون می گوید: من به خاطر سنت، پاس تو را نگاه می دارم، اما همه چیز را به پدرم مدیونم كه والد من است. پس پدر است كه مولّد فرزند است و مادر، فقط دایه است و بس. در این جامعه جای زن در حرم و اندرونی است و به مناسبت شایان ذكر است كه حرم داری، از ابتكارات دنیای اسلام نیست، بلكه سنت دیرین مدیترانه است.»31
از این نمونه و صدها نمونه دیگر چون این می توان به عمق محرومیت زن از هر لحاظ در جامعه غربی پی برد. گرچه می توان نمونه هایی در اقصا نقاط كره زمین آورد كه روشنگر استضعاف زن در قبال حق طبیعی و انسانی او می باشد. استضعافی كه شدت و ضعف آن بنا به مذهب و سنت حاكم بر هر قوم و قبیله ای متفاوت است.
« پدر سالاری در همه جا به این شكل اساسی [ شکلی که در برّ قدیم رایج بود ] استقرار نیافته است. در بابل قوانین حمورابی بعضی حقوق را برای زن به رسمیت شناخته اند. زن، سهمی از ارث پدری را دریافت می دارد و زمانی كه ازدواج می كند، پدرش جهیزی برایش در نظرمی گیرد.در پارس چند همسری امری رایج است زن در قبال شوهری كه پدر به محض رسیدن دختر به سن بلوغ برایش در نظر می گیرد، به اطاعت محض می پردازد؛ ولی زن پارسی بیش از اغلب زن های شرقی محترم شمرده می شود.»32
در جای دیگر و به فراخور، بیش تر در مورد زن پارسی سخن خواهیم گفت. اما همچنان كه در سطور بالا اشاره شد مذاهب و سنن حاكم بر اجتماع بنیان فكری و فرهنگی آن جامعه را در بر می گیرد و مورد سیطره خود قرار می دهد وقتی مبانی فكری نشأت گرفته از مذهب نهادینه می شود نویسندگان و نظریه پردازان نیز، هم بر آن مبنا قلم می زنند
« در سال 1953 سیمون دوبووار در كتاب « جنس دوم » نوشت: مرد از این مزیت برخوردار است كه خداوند از قانون وضع شده به دست او پشتیبانی می كند، و چون مرد بر زن حكومت می كند، جای خوشوقتی است كه این اقتدار و حكومت از طرف حضرت باری تعالی به او تفویض شده است.» 33
اذعان به این امر یعنی صحه گذاردن بر امری لایتغیر كه چون از جانب حضرت الوهیت تفویض شده چون و چرا در آن راه ندارد. این در حالی است كه شخص سیمون دوبووار نویسنده ای معروف در مذهب اصالت زن است كه كتاب وی از جمله مهمترین كتب به جای مانده در مكتب فمینیسم است و اندیشه های موجود در كتاب برآیند دیگری غیر از این نظر یاد شده از وی را دارد.
جنس دوم آری یا خیر؟
« امروزه بحث درباره برابری زنان و مردان بسیار است. اما آن چه كه زنان باید خواستار باشند، امكانات برابر و یا در واقع برخورداری از امكانات برابر است كه طی قرنها از آن ها دریغ شده است.» 34
این خواسته فی الواقع آن نكته ای است كه اگر تحقق یابد زنان من بعد باید این گونه بگویند كه:« ما به عنوان زن سختی هایی را كشیده ایم فراموش نخواهیم كرد ولی با دنیایی كه زن را جنس دوم می پندارد مبارزه خواهیم نمود. دنیا ما را جنس دوم و ضعیف نگه داشته تا بتواند ما را كنترل كند. اما ما به این نیرنگ قدیمی تن در نخواهیم داد این تصویر باید دگرگون شود!» 35
و آن چه كه باعث این دگرگونی خواهد بود همان تغییر در نوع نگرش های تربیتی است كه پیش تر بدان پرداختیم تشكیك درموجودیت انسانی زن عمده ترین مشكلی بوده است كه موجبات پیدایش استضعاف های پس از آن را فراهم آورده حال این که
« هر گونه پرسشی كه در باب شخصیت و پیچیدگی وجود زن مطرح می شود در حقیقت پرسشی است كه در مورد انسان و ذات او مطرح شده است؛ با زیر سوال بردن شخصیت زن و همچنین شیوه و حوزه عملكردش در دنیای مردان، در حقیقت انسان و انسانیت به معنای عام و یا لااقل آن بخش كه ممكن است جنبه نا شناخته و شاید شیطانی داشته باشد – البته از دید مردان – زیر سوال می رود؛»36
چه این كه هر خصیصه مستحسن و یا رذیله ای كه در وجود انسان به ما هو انسان وجود دارد زن و مرد نمی شناسد و هر دو نوع یا جنس را تحت الشعاع قرار می دهد چرا كه ذات انسانی واحد است و متاثر از خلقیات مختص آفریده شده برای انسان، پس در این جا باید گفت خالق یكتا در امر آفرینش گزینش روا نداشته و جنسی را فراتر یا فروتر از جنس دیگر خلق نكرده، لذا تشكیك در انسانیت هر یك از دو جنس تشكیك در منزه بودن ذات باری تعالی است.
عشق در باور مرد و زن
امروزه « به هر كجا كه نگاه می كنیم، متوجه می شویم كه زنان، بازیچه مردانند و مردان بازیچه زنان – این نماد عشق كنونی است! این طرز تلقی، دلیل بی عشقی است! عشق واقعی این گونه نیست.» 37 عشق واقعی ایجاد تملك نمی كند و انحصار نمی آفریند بلكه احترام متقابل نیاز است تا مهر دو سویه درك شود رفتار های امروز مردان و زنان مدعی عشق متاسفانه در بسیاری موارد تداعی كننده همان بازیچه شدن هر دو طرف است
« اجازه دهید واژه مردان را بسان عاملان قدرت و زنان را بسان حامی به دور اندازیم و جایش تصویری بسازیم كه در آن زنان و مردان هر دو عامل قدرت، حامی و مكمل یكدیگر باشند.» 38 این گونه شاید بتوان تعریف دقیق تری از عشق به دست داد كه به گمان نگارنده، منوط به درك وجود زن به طور دقیق از سوی مردان است. وجودی كه آفرینش او قرار و سكون را به عالم بشریت هبه كرد « زن آفریده شده تا قلب دنیا را در دست های خود نگه دارد، مشعل دار آتش درون، عشق و شفقت باشد.» 39
باید به حال آن دسته افراد تأسف خورد كه نمی توانند یا نمی خواهند به این جنبه از آفرینش دقت نظر كافی و وافی داشته باشند در وجود زن قدرت ذات باری تعالی نهفته است و مصداق جمال الهی است در لطافت و مهرورزی، گرچه این خصایص را می توان در هر دو نوع انسانی زن و مرد سراغ گرفت كه هر دو محصول كارگاه الهی و ربوبی اند و از یك جنس در وجود آمده اند
« توصیف سونیا جانسون از برابری زن ومرد تحسین بر انگیز است او می گوید: طرفداری از زن، ریشه در فرهنگ قدیم و بسیار گذشته دارد و فلسفه ای است كه پایه های آن بر اساس ارزش هایی كه مرد سالاری به آن ها عنوان صفات ویژه زنان ( مخصوصا وقار، غمخواری، حجب و حیا ) داده است استوار می باشد؛ در حالی كه این ارزش ها مورد نیاز كل بشریت است از میان اصول و ارزش های نهضت طرفداری از زنان كه كاملا از اصول مرد سالاری متفاوت است، برابری جهانی، حل مسائل از طریق صلح آمیز، همزیستی مسالمت آمیز با طبیعت، با یكدیگر و انواع دیگر را می توان نام برد.» 40
اما افسوس كه این نگرش زیبا كه برآیند آن زندگی عاشقانه و جهانی پر از مودت است چندان تحقق نپذیرفته و هنوز ریشه های ظلم و استضعاف در جهان باقی است « فرو دستی، كم ارزشی یا بردگی زنان، هنوز در بیش تر كشور های جهان اصلی كلامی، بداهتی علمی و سنتی مقدس باقی مانده است؛ در هیچ جا، مبانی باور به فرودستی زنان به تمامی از بین نرفته و از خاطره جمعی انسان ها محو نگشته است.»41
و از این رهگذر باید نتیجه بگیریم كه فمینیسم آن گونه كه در هنگام ظهور و بروز خود رویای جهانی برابر و بدون تبعیض را در سر می پروراند چندان به هدف خود نائل نشد كه هیچ حتی در قبال عمده ترین شعار خود یعنی خارج كردن زن از استضعاف نیز نتوانست آنگونه كه بایسته و شایسته است به اهداف تعیین شده دست یابد. در خصوص این مقوله باز هم در سطور آینده خواهیم گفت.
تخریب چهره¬ی زن در کلام بزرگان
« بارها و بارها در طی زمان، زن بودن را به گونه های مختلف احساسی، فیزیكی، روانی، سیاسی و اجتماعی و ….عقیم كرده اند. ما شاهد تلاشها و زد و خورد های یك جنگ نامرئی بوده ایم. اما تصویر تولد یافته زن امروز و داستان زندگی او در برابر چنین دیدگاه هایی نقش خواهد گرفت. این نقش پذیری در والدین، مربیان، همسران، فرزندان، دوستان، كار و حرفه، و نهایتاً جامعه و فرهنگ عمومی اثری عظیم خواهد داشت. این واقعه اجتناب ناپذیر است.» 42
اگر بتوانیم نظریات و گفته های محیّرالعقول برخی مبتكرین، متفکرین و عالی رتبگان را از ذهن بشریت پاك كنیم و از این جنگ و كشمكش ساخته و پرداخته ذهن های پریشان برخی كسان خویشتن را برهانیم.
جای بسی شگفتی و البته تأسف است كه در مكتوبات به جای مانده از بزرگان عرصه های مختلف فكری، فرهنگی و علمی دیدگاه هایی را در خصوص زن بخوانیم كه پذیرفتن آن برای ما از زبان چنین متفكرینی آسان و باوركردنی نیست و البته باید باور كرد اگر چه تلخ و اگر چه سخت؛ موثرین در اندیشه ها و مكاتب، آنان كه هسته های اولیه تمدن بشری در غرب را پی ریزی كردند اندیشمندانی چون افلاطون، ارسطو، فیثاغورس، جالینوس و بزرگان و رهبران دینی به نام؛ شگفتا!
سوال ایجاد می شود و آن اینكه آیا می توان دراندیشمند بودن آنان شك كرد؟ آیا خود از بطن زنی زاده نشدند و در وجود نیامدند؟ كه این چنین سخن در حد اعلای بی انصافی پیرامون زن به زبان رانده اند به جرأت می توان گفت سخیف ترین گفتارها از زبان بزرگان پیرامون زن تراوش كرده و باید گفت وقتی مبنای فكری اندیشمندان یك اجتماع كه پایه و اساس شكل گیری مكاتب بعدی هستند این گونه باشد چه توقعی از دنباله روان و شاگردان كه آموخته های خود را از استادان واگویه می كنند.
اگر اندیشمندان كه توان اندیشیدن دارند به این رسیده باشند، وای به حال عوام كه حوصله و دل و دماغ اندیشیدن هم ندارند و آن چه می آموزند تكرار می كنند. گرچه هنوز اذعان مطالب به جای مانده ازاین بزرگان در باورانسان نمی گنجد اما بازگو كردن افكارشان درباره¬ی زن امری است گریز ناپذیر. لذا هرچند سخت ولی ذكر مصادیقی برای تأكید گفتار لازم و ضروری به نظر می رسد.
من باب مثال به این گفته حكیمانه اورپید توجه كنید:
« مردی كه حتی یك روز از دشنام گویی به زنان بازماند، بیچاره ای است كه لایق نام احمق است.» 43
ارسطو این گونه افاضه كرده است:« می توان گفت كه زن چیزی نیست مگر مرد ناكام، خطای طبیعت، حاصل نقصی در آفرینش.» 44
افلاطون می گوید:« زن، مرد تنبیه شده است. آن مردانی كه بزدل بوده یا زندگی خوبی نداشته اند، در دومین تولد خود به زن بدل خواهند شد.» 45
سقراط یونانی می گوید:« وجود زن بزرگترین منشاء و خاستگاه مشكل و انحطاط بشریت در جهان است زن به درخت ( زهر آگینی ) می ماند كه از ظاهری زیبا برخوردار است، اما اگر گنجشكان اندكی از آن بخورند، در جا می میرند.» 46
جالب است كه مردان دینی و اصحاب كلیساها و معابد نیز با این اندیشه ها همداستانی می كنند: اگوستن قدیس تازه خطای اندیشه باطل خود را به گردن خدا انداخته و از قول خدا وعده هواخواهانه¬ی بشری خود را این گونه مژده وار بیان می دارد كه « ای مرد به خواست خدا، تو اربابی و زن، برده تو است. به گفته كتاب مقدس، ساره مطیع ابراهیم بود و او را ارباب خود می نامید(…). آری زنان شما خدمتكارتان هستند و شما ارباب زنان تان هستید.» 47 و در جای دیگر می فرمایند: « زن حیوانی است كه نه استوار است و نه پایدار.» 48
آنتونین قدیس آورده است:« هنگامی كه زنی را می بینید، خیال كنید كه او نه انسان یا حیوانی وحشی بلكه خودِ شیطان است.» 49
این روند فكری حتی در میان فیلسوفان و معلمان اخلاق، تاكید می كنم معلمان اخلاق همچنان ادامه دارد تا شخصی چون ژان ژاك روسو می گوید:« تمام تعلیم و تربیت زنان باید درخدمت و مربوط به مردان باشد وظایف زنان تمام دوران ها و چیزی كه باید از آغاز كودكی به آنان آموخته شود عبارت است از: لذت بخشی و خدمت به مردان، جلب محبت و احترام آنان، بزرگ كردن آنان در كودكی و نوجوانی و مراقبت از ایشان در بزرگسالی، مشورت وتسلی دادن به مردان، شیرین و جذاب ساختن زندگی برای آنان.» 50
یا كانت این گونه گفته است:« كافی نیست كه تصور كنیم در برابر خود با موجودات انسانی روبرو هستیم، در عین حال نباید از یاد ببریم كه این انسان ها به رده ای واحد تعلق ندارند.» 51 شوپنهاور هم در اظهار نظری همداستان با اگوستین قدیس گفته است: « زن حیوانی است با گیسوان بلند و افكار كوتاه.» 52
فردریش نیچه هم به طور كلی زن را جزء انسان ها به حساب نیاورده می گوید:« زن هنوز قادر به دوستی نیست؛ زنان، گربه وپرنده یا در بهترین حالت گاو باقی مانده-اند.» 53
بگذارید از نظریات بزرگترین اندیشمند قرن ششم امام محمد غزالی در این جا ذكركنیم تا نمونه ای هم از شرق ارائه كرده باشیم. امام محمد غزالی نیز دراغلب مكتوبات خود كه از آثار موثر درافكار عمومی جهان است و خود ایشان از شخصیت های برجسته تاریخ علم و اندیشه شناخته شده اند پیرامون زن نظرات شگرفی دارند كه به زعم نگارنده از یك مسلمان مدعی پیروی از سنت پیامبر گفتن چنین سخنان سخیفی شگفت آور است چه این كه مبانی مترقی اسلام به هیچ روی حاوی نكات زن ستیزانه نیست لذا تنها به آوردن یك – دو نمونه اكتفا می كنیم
« و نیز واجب آید مردان را كه با زنان مدارا كنند زیرا كه به خرد ناقصند و از جهت كم خردی كه ایشان است كه هیچ كس به تدبیر ایشان كار نكنند و اگر به گفتار زنان كار كنند، زیان كنند ( نصیحة الملوك، ص 282 ) »54 و در جای دیگر می گوید « در خبر است كه زنان را از ضعف و عورت آفریده اند، داروی ضعف ایشان خاموشی است و داروی عورت ایشان، خانه برایشان زندان كردن. ( كیمیای سعادت جلد 1 ص 314 )» 55
و قس علی هذا از این دست افاضات شگرف از زبان مربیان و سیاستمداران ومورخان و روزنامه نگاران و حتی خود زنان پیرامون جنس زن كه به دلیل عدم اطاله كلام از آوردن ما بقی آن چشم می پوشیم كه مشت نمونه خروار است.
این كه دراین وجیزه ی پیش رو خوانندگان متوجه تأكید نگارنده بر مبانی و اندیشه های فكری غرب پیرامون زن شده اند علتش فراوانی گفتار هایی است كه در بالا به آن ها استناد شد و این كه كمتر به شرق پرداخته می شود دلیلش این است كه عمق ظلمی كه به زن درغرب روا داشته شده لااقل در شرق مكتوب نشده
« زن غربی تا اوایل قرن بیستم از ساده ترین و پیش پا افتاده ترین حقوق محروم بوده است، و تنها در اوایل قرن بیستم بود كه مردم مغرب زمین به فكرجبران مافات افتادند و چون این نهضت دنباله نهضت های دیگر در زمینه ” تساوی” و” آزادی” بود همه¬ی معجزه ها را از معنی این دو كلمه خواستند غافل از اینكه تساوی و آزادی مربوط است به رابطه بشرها با یكدیگر از آن جهت كه بشرند و به قول طلاب ” تساوی و آزادی حق انسان بما هو انسان است ” زن از آن جهت كه انسان است مانند هر انسان دیگر آزاد آفریده شده است واز حقوق مساوی بهره¬مند است.» 56
شاهد مثال های فراوانی می توان ذكر كرد از زبان بزرگان غرب كه همه دال بر سلطه مطلق مردان بر زنان است و این كه هیچ گریزی نیست از بیان آن ها چرا كه خود نیز معترفند بدان چه علیه زنان در غرب موجود و مكتوب است « ویل دورانت در فصل نهم از كتاب لذات فلسفه پس از نقل برخی نظریات تحقیر آمیز نسبت به زن از ارسطو و نیچه و شوپنهاور و برخی كتب مقدس یهود، و اشاره به اینكه در انقلاب فرانسه با این کهسخن از آزادی زن هم بود اما عملاً هیچ تغییری رخ نداد می گوید: تا حدود سال 1900 زن به سختی دارای حقی بود كه مرد ناگزیر باشد از روی قانون آن را محترم بدارد.
آن گاه درباره علل تغییر وضع زن در قرن بیستم بحث می كند، می گوید آزادی زن از عوارض انقلاب صنعتی است.» 57 و علت آن را نیز این می داند كه « سرمایه داران و كارخانه داران انگلیس بودند كه به خاطر منافع مادی این قدم را به نفع زن برداشتند.» 58 این نمونه ها و صدها از این دست در انواع و اقسام كتب آورده شده و همه و همه آدمی را به این نقطه نظر می رساند كه مذهبی چون اصالت زن یا فمینیسم باید خواستگاهی غربی داشته باشد.
در تحقیقات غربیان پیرامون سرزمین های شرقی خصوصاً ایران در دوره های مختلف نظریات قابل توجهی استخراج شده « همانطور كه بارتلمه تحقیق كرده است و تحقیقات او درباره حقوق زن در دوره ساسانی مبنای نظریات كریستن سن واقع شده است، در خانواده های ممتاز زنان گاهی از تعلیمات عالیه برخوردار بوده اند، یعنی اصل” زندگی طبقاتی ” در این مورد نیز مانند همه موارد دیگر حكمفرما بوده است.
همچنان كه در دوره ساسانی دو تن از دختران خسرو پرویز، پوراندخت و آذرمیدخت، برای مدت كوتاهی سلطنت كردند، انتخاب آن ها به سلطنت به واسطه اعتقاد عظیمی بود كه ایرانیان به ” تخمه¬ی پادشاهی ” داشتند بنا بر نظر بارتلمه احوال حقوقی زنان در طول عهد ساسانیان تحولاتی یافته است و نیز پیش از این که اعراب مسلمان، ایران را فتح كنند محققاً زنان ایران در شرف تحصیل و استقلال خود بوده اند.» 59
این اذعان از سوی محققین غربی و آوردن نكاتی چند در خصوص وضع زن در میان اعراب كه درمباحث بعد بدان خواهیم پرداخت نشان می دهد كه موقعیت زن در مشرق زمین به نسبت موقعیت او درمغرب زمین بهتر بوده و كمتر مورد ظلم و ستم واقع می شده است اگر چه پیش تر هم گفته شده كه نمی توان به طور كلی وضع زن را در مشرق زمین بدون هیچ گونه ظلم یا ستمی معرفی كرد. لكن علی اَی حال آن چه در مورد خصوصاً دو قوم عرب و آریایی آورده شد حاكی از آن است كه به نسبت، وضعیت زنان در میان این دو قوم بهتر از سایر اقوام جهان بوده است.
من باب مثال ژان کلود واده در خصوص پیدایش عشق در مغرب زمین می گوید: « چنان که می دانیم در اواخر سده¬ی یازدهم میلادی، مفهوم نوینی از عشق به گونه ای شگفت، و در ظاهر بی آن که هیچ عاملی پیدایش آن را موجب شده باشد، دراروپای غربی رواج می یابد.
این پدیده به قدری ناگهانی است که مدت¬هاست می خواهند ریشه های آن را در شرق و نزد مسلمانان- و یا در غرب – بازجویند، زیرا دنیای اسلام نیز در این مورد سنت های خاص خود را داشته است و شرقیان پنج قرن پیش در غرب ” قوانین ” عشق را شناختند و از حدیث عشق سخن گفته بوده اند.»60 حال اگر نماد عشق بر کره¬ی خاک را چندان که همه بدان قائلند زن بدانیم پر واضح است که غربیان نسبت به شرقیان دیرتر متوجه وجود اسرا رآمیز و الهی زن و به تبع آن گرمای عشق شده اند.
« زن ایرانی، همان مقامی كه زن در میان سایر قبایل آریایی مانند هندوهای اولی ژرمنی و یونانی ها قبل از قرن پنجم میلادی داشته، دارا بوده و درمیان این قبایل آریایی مقام زن هیچ گاه به پستی كنیز و برده نرسیده و اگر چه اطاعت او از شوهر به حكم ضرورت بوده ولی در اداره امور خانه مستقل و بانو بوده است. زن همدم مرد است و استحقاق اداره امور خانه را دارد و چون معیشت جویی مرد مستلزم بیرون رفتن اوست منطقه امور خانه محول به بانوی خانه است.
هرودوت معتقد بود كه پایه زن ها در نزد آریایی های ایرانی بهتر از پایه آن ها در نزد مردمان دیگر بوده است.» 61 این قضاوت عادلانه از سوی یك غیر ایرانی خود نشان دهنده تمایز و تفاوت افكار حاكم بر شرق و به خصوص ایران است در قیاس با مغرب زمین؛ « باری، در سرزمین های اسلامی هر قدر خانواده ای اصیل تر و شریف تر باشد، مراقبتی که از زنان خود به عمل می آورد بیش تر است.»62 نگاهی به اساطیر ایرانی نیز می تواند شاهد خوبی بر این مدعا باشد شاهدی كه بر برابری زن و مرد از ریشه گیاهی آن ها كه اندیشه ای اساطیری است آغاز می شود « مشی و مشیانه بر آورده شدند یكی بر دیگری پیوسته و هم بالا و همدیس، میان ایشان روان بر آمد.
به هم بالایی، ایشان چنان بودند كه پیدا نبود كه كدام نر و كدام ماده و كدام آن روان، هرمزد آفریده است. شباهت در خلقت و هم بالا و همدیس بودن آنان پایه تساوی ارزش و احترام زن در ایران باستان است. نُه ماه ریواس پیكر بودند، پس به مردم پیكری گشتند هرمزد به مشی و مشیانه گفت: مَردُمید، پدر و مادر جهانیان اید، شما را با برترین عقل سلیم آفریدم جریان كارها را به عقل سلیم به آموزش انجام رسانید، اندیشه نیك اندیشید، گفتار نیك گویید،
كردار نیك ورزید و دیوان را مسائید. تمامی سفارش ها به مشی و مشیانه مساوی است و هر دو با برترین عقل سلیم آفریده شدند و كسی در این میان ناقص العقل نیست. هنگامی كه یكی به دیگری اندیشید هر دو نخست این را اندیشیدند كه او مردم است. تصور نخستین زن و مرد نیز كاملا مساوی است.» 63 اینكه بارها در خلال نوشتار به مبنای اندیشه بشری اشاره شد به خاطر تأكید این موضوع است كه در بالا ذكر آن رفت و نیز مذهب و آیین حاكم بر اجتماع كه خود فرهنگ ساز است.
زن در آرای زرتشت
زوج مشی و مشیانه در فرهنگ ایرانی نماد و اسطوره برابری و تكریم نوع است یعنی نگرش قالب بر قوم را مبدل به نگرش برابر میان دو جنس می كند كما این كه دین زرتشت نیز به عنوان آیین حاكم بر مردم ایران زن و مرد را دو موجود برابر معرفی كرده است « به اعتقاد زرتشت، زن و مرد در خلقت برابرند و از یك گوهرند این همتایی و همسنگی در یسناها ت 46 بند 10 به روشنی بیان شده است:
آن مرد یا زن كه از برای من، ای مزدا اهورا، به جای آورد آن چه را كه تو از برای جهان بهتر دانستی، از برای پاداش درست كرداری وی بهشت ( بدو ارزانی باد) و كسانی را كه من به نیایش شما برگمارم، با همه آنان از پل چینوت خواهم گذشت.
بدین گونه گاهان رستگاری را برای زن و مرد یكسان می داند و این نیز نشان همتایی و برابری آن هاست.» 64 اگر بخواهیم نمونه ای از تعلیم و تربیت، كسب آگاهی و حضور در اجتماع را در روزگار پیشین ایران سراغ بگیریم می توانیم بگوییم كه « در بعضی موارد زنها وظایف دستوری و روحانیت را نیز عهده دار می شدند و البته آنان که این گونه مسئولیت ها را قبول می كردند، تحصیلاتشان از مبانی تعلیمات ابتدایی تجاوز نمی نموده است.
در این رویكرد به قابلیت زنها برای مقام قضاوت اشاره رفته است و صریحاً ذكر شده كه زنانی را كه تحصیل حقوق نموده اند برای مقام قضاوت بر مردانیكه از آن بی بهره اند، ترجیح باید داد.» 65 اندكی دقت در امور گذشته و باستانی ایران انسان را به این نتیجه می رساند كه اندیشه دینی زرتشت و مبانی فكری حاكم بر فرهنگ باستانی بی شباهت به مبانی دین مبین اسلام نیست و به عبارت دیگر می توان گفت پیش درآمد دین و مذهب مترقی اسلام در ایران بوده است.
« گاهان پیام آسمانی زرتشت، سرود های مقدسی است که نخستین بار، سروش آن را سروده است و سروش جبرئیل است.
در گاهان زن از دو دیدگاه منظور می گردد که مکمل یکدیگر است: یکی زن به عنوان گرونده زرتشتی، و دیگر بعنوان یکی از دو جنس بشر که نقش و جایگاهی ویژه در زندگانی اجتماعی دارد. در مورد اول، وجدان زن مورد خطاب است و وی به مثابه نیمی از گروندگان دین شناخته می شود.
پیامبر او را فرا می خواند تا بیندیشد و دین خویش برگزیند. در دومین نظرگاه وی یکی از افراد گروه اجتماعی است و نقش خاص خود را باید چونان دختر و همسر و مادر، در خانواده ایفا کند. در این جا زن سهم طبیعی و زیستی زایمان و پرورش نوزاد را برعهده دارد که موجب دوام جامعه و بقای نسل و نوع بشر است. وجدان زن آزاد است که بر اساس رأی و خرد و شناخت خود، آن چه را بهتر می داند اختیار کند، اما نفس زادن در جامعه و پرورش یافتن در آن و ضرورت زیستن با دیگران، او را مقید و محدود می کند که هنجارهای اجتماعی را بپذیرد و به آن گردن نهد.
گاهان مژده حیات اخروی را به زن و مرد یکسان می دهد و هر چند وظایف زیستن را میان آن دو تقسیم می کند، نیکی ورزیدن و رستگاری را برای هر دو جنس همانند می شمارد. دعوت برای رسیدن به هستی بهترین، یا بهشت.»66
زن در اندیشه¬ی اعراب جاهلی
پیش از این كه وارد بحث اسلام شویم و اشكالات وارد شده بر زن را از نظر اسلام مورد بحث و بررسی قرار دهیم بگذارید تا نگاهی به وضع زن در زمان اعراب جاهلی بیندازیم چه اینكه در سطور پیش نیز اشاره كوتاهی به آن شده است. « راجع به زن در جاهلیت گفتگو بسیار است و عقاید و آراء مختلف ذكر شده، اما شكی نیست كه به طور كلی زن عرب در آن دوره مقام مهمی داشته و با عفت بوده است و عفت وی ثمره آزادی خواهی و استقلال طلبی آن روز عرب می باشد.
آزادی، استقلال و جوانمردی لازمه اش غیرتمندی و دفاع از ناموس می باشد، عربها در این قسمت تعصب زیاد داشتند و هیچ نوع رفتار یا كردار خلاف ناموس را تحمل نمی كردند و این در مردان آزاده طبیعی است. بخصوص برای مردی كه یك زن دارد و غیر از یگانه همسر خود به كسی عشق نمی ورزد، عرب های بَدوی كه استطاعت كنیز گرفتن و همسر متعدد نداشتند، همسر یگانه خویش را ستایش می كردند بویژه كه زن بَدوی كمك دست مرد و شریك رنج و زحمت او در سفر و حضر می بود.» 67
اما به طور كلی این روحیه آزادی و استقلال طلبی حاكم بر اعراب همه زنان عرب را در بر می گیرد گرچه در بالا اشاره به عدم استطاعت مرد در گرفتن كنیز یا همسر بیش تر شد و آن را واسطه تكریم همسر قرار می داد اما « زنان عرب دردوره جاهلیت از خود استقلال و اراده داشتند و دارای آزادی و مقام بودند و عده ای از آنان در جنگ و سیاست و ادب و شعر و تجارت و صنعت بنام گشته، بخصوص پس از ظهور اسلام كه استعداد نهفته آنان پدیدار شد و در اوایل اسلام زنان مشهوری از میان عرب بیرون آمدند كه از حیث عقل و رأی و تدبیر و دلیری ضرب المثل گشته و بیش ترشان از مدینه مركز اسلام برخاستند.
غالباًً مردان عرب در دوره جاهلیت اختیار ازدواج را به دختران وا می گذاردند و بدون رضایت دختران به زناشویی آن ها رضایت نمی دادند. زنان عرب در دوره جاهلیت همراه مردان به میدان می آمدند، مشك به دوش می گرفتند، سپاهیان را آب می دادند و زخمی ها را معالجه می كردند.» 68
1- منابع یافتن نمونه پایان نامه زبان و ادبیات فارسی
یافتن نمونه پایان نامه مناسب برای دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی، امری ضروری برای انجام تحقیقات و نگارش پایان نامه با کیفیت است. این منابع می توانند به دانشجویان در انتخاب موضوع، روش تحقیق، گردآوری اطلاعات، سازماندهی مطالب و نگارش نهایی پایان نامه کمک کنند.
در این مقاله، به معرفی برخی از مهمترین منابع یافتن نمونه پایان نامه زبان و ادبیات فارسی می پردازیم:
1. کتابخانه های دانشگاهی:
- کتابخانه های دانشگاه های دولتی و خصوصی: اکثر دانشگاه های دولتی و خصوصی در ایران دارای کتابخانه هایی هستند که مجموعه ای از پایان نامه های چاپ شده و الکترونیکی در رشته های مختلف، از جمله زبان و ادبیات فارسی را در اختیار دانشجویان و پژوهشگران قرار می دهند.
- کتابخانه ملی ایران: کتابخانه ملی ایران، بزرگترین کتابخانه کشور است که مجموعه ای نفیس از نسخ خطی، کتب چاپی و منابع الکترونیکی را در زمینه های مختلف، از جمله زبان و ادبیات فارسی، نگهداری می کند.
2. پایگاه های اطلاعاتی:
- پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID): این پایگاه اطلاعاتی، بزرگترین مرجع دسترسی به مقالات و پایان نامه های فارسی در داخل کشور است.
- پایگاه اطلاعات نشریات علمی ایران (IranMedex): این پایگاه اطلاعاتی، به مقالات و پایان نامه های منتشر شده در مجلات علمی و پژوهشی ایران در زمینه های مختلف، از جمله زبان و ادبیات فارسی، دسترسی دارد.
- پایگاه های اطلاعاتی بین المللی: برخی از پایگاه های اطلاعاتی بین المللی مانند ProQuest و EBSCO نیز به مجموعه ای از پایان نامه های انگلیسی و فارسی در رشته های مختلف، از جمله زبان و ادبیات فارسی، دسترسی دارند.
3. وب سایت دانشگاه ها:
- وب سایت دانشگاه های دولتی و خصوصی: بسیاری از دانشگاه ها پایان نامه های دانشجویان خود را به صورت الکترونیکی در وب سایت خود منتشر می کنند.
- مخزن های پایان نامه های باز: برخی از دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی، مخزن هایی را برای انتشار پایان نامه های دانشجویان به صورت Open Access ایجاد کرده اند.
4. موتورهای جستجو:
- موتورهای جستجوی عمومی: می توانید با استفاده از موتورهای جستجوی عمومی مانند گوگل و یاه و با استفاده از کلمات کلیدی مانند “پایان نامه زبان و ادبیات فارسی” یا “دانلود پایان نامه فارسی”، به نمونه هایی از پایان نامه ها در اینترنت دسترسی پیدا کنید.
- موتورهای جستجوی تخصصی: برخی از موتورهای جستجوی تخصصی مانند Google Scholar به طور خاص برای جستجوی مقالات و پایان نامه های علمی طراحی شده اند.
نکاتی برای انتخاب نمونه پایان نامه:
- مرتبط بودن با موضوع تحقیق: اولین قدم برای انتخاب نمونه پایان نامه، انتخاب نمونه هایی است که با موضوع تحقیق شما مرتبط باشند.
- اعتبار منبع: از منابع معتبر و شناخته شده برای یافتن نمونه پایان نامه استفاده کنید.
- کیفیت محتوا: به کیفیت محتوای پایان نامه، مانند روش تحقیق، گردآوری اطلاعات، سازماندهی مطالب و نگارش نهایی، توجه کنید.
- نوآوری: سعی کنید نمونه هایی را پیدا کنید که از نظر موضوع یا روش تحقیق، نوآورانه باشند.
یافتن نمونه پایان نامه مناسب می تواند به شما در انجام تحقیقات و نگارش پایان نامه با کیفیت کمک کند. با استفاده از منابع مختلفی که در این مقاله معرفی شد، می توانید به مجموعه ای از نمونه پایان نامه های زبان و ادبیات فارسی دسترسی پیدا کنید و از آنها برای بهبود کار خود استفاده کنید.
در کنار منابع ذکر شده در بالا، می توانید از طریق روش های زیر نیز به نمونه پایان نامه های زبان و ادبیات فارسی دسترسی پیدا کنید:
- استادان راهنما: استادان راهنما می توانند به شما در انتخاب موضوع و یافتن منابع مناسب برای انجام تحقیق کمک کنند.
- دانشجویان فارغ التحصیل: از دانشجویانی که در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل شده اند، بخواهید نمونه پایان نامه های خود را در اختیار شما قرار دهند.
- همایش ها و کارگاه های آموزشی: در همایش ها و کارگاه های آموزشی مرتبط با رشته زبان و ادبیات فارسی، می توانید با پژوهشگران و دانشجویان دیگر آشنا شوید و از آنها نمونه پایان نامه های خود را دریافت کنید.
با استفاده از این منابع و نکات، می توانید نمونه های پایان نامه مناسب را برای تحقیق خود پیدا کنید و از آنها برای نگارش پایان نامه ای با کیفیت استفاده کنید.
2- ساختار و محتوای یک پایاننامه نمونه زبان و ادبیات فارسی
پایاننامه در رشته زبان و ادبیات فارسی، حاصل تلاش و پژوهش دانشجو در زمینهای خاص از این رشته است. هدف از نگارش پایاننامه، نشان دادن توانایی دانشجو در انجام تحقیق علمی، تحلیل و تفسیر متون ادبی، و ارائه دیدگاههای نو و خلاقانه در مورد موضوع مورد مطالعه است.
یک پایاننامه نمونه زبان و ادبیات فارسی باید از ساختار و محتوای مشخصی پیروی کند تا بتواند به عنوان یک اثر علمی ارزشمند مورد ارزیابی قرار گیرد. در ادامه، به بررسی ساختار و محتوای یک پایاننامه نمونه در این رشته میپردازیم:
ساختار پایاننامه
ساختار کلی یک پایاننامه زبان و ادبیات فارسی به شرح زیر است:
صفحات ابتدایی:
صفحه عنوان: شامل عنوان پایاننامه، نام نویسنده، نام استاد راهنما، نام رشته و گرایش، نام دانشگاه و دانشکده، تاریخ و سال دفاع
صفحه تقدیم: (اختیاری)
صفحه تعهد: تعهد دانشجو به اصالت اثر و رعایت اخلاق علمی
چکیده: خلاصهای از محتوای پایاننامه در یک یا دو صفحه
فهرست مطالب: شامل عناوین و زیرعنوانهای فصلها و بخشهای مختلف پایاننامه به همراه شماره صفحه آنها
لیست جداول و نمودارها: (اختیاری) فهرستی از جداول و نمودارهای استفاده شده در پایاننامه به همراه شماره صفحه آنها
مقدمه:
بیان مقدمه و کلیات موضوع
طرح مسأله و ضرورت انجام تحقیق
بیان اهداف و فرضیههای تحقیق
مرور ادبیات و پیشینه پژوهش
روش تحقیق
متن اصلی:
شامل فصلهای مختلف پایاننامه که هر فصل به بررسی یک بخش خاص از موضوع میپردازد.
هر فصل باید شامل عنوان، مقدمه، مباحث اصلی، نتیجهگیری و منابع باشد.
نتیجهگیری:
خلاصهای از یافتههای کلیدی تحقیق
ارائه تفسیر و تحلیل یافتهها
بیان پیامدها و کاربردهای یافتهها
پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده
منابع:
فهرستی از تمام منابع مورد استفاده در پایاننامه به ترتیب الفبایی نام نویسنده
نکات مربوط به ساختار پایاننامه:
- صفحات پایاننامه باید به صورت مرتب و با رعایت اصول نگارش و ویرایش آراسته شوند.
- از فونت و سایز مناسب در نگارش متن استفاده شود.
- صفحات باید دارای شماره صفحه باشند.
- عناوین و زیرعنوانها باید به طور واضح و مشخص از هم تفکیک شوند.
- از جداول و نمودارها برای ارائه اطلاعات به صورت بصری استفاده شود.
- منابع مورد استفاده باید به طور دقیق و کامل ذکر شوند.
محتوای پایاننامه
محتوای یک پایاننامه نمونه زبان و ادبیات فارسی باید از ویژگیهای زیر برخوردار باشد:
- اصالت: موضوع و محتوای پایاننامه باید جدید و ابتکاری باشد و از منابع معتبر و دست اول استخراج شده باشد.
- دقت: اطلاعات و یافتههای ارائه شده در پایاننامه باید دقیق و صحیح باشند.
- تحلیل و تفسیر: دانشجو باید به طور عمیق و دقیق متون ادبی را تحلیل و تفسیر کند و دیدگاههای خود را در مورد آنها ارائه دهد.
- ارائه مستندات: تمام ادعاها و نظرات ارائه شده در پایاننامه باید با شواهد و مستندات کافی پشتیبانی شوند.
- سازماندهی: محتوای پایاننامه باید به طور منطقی و منظم سازماندهی شود و بین بخشهای مختلف آن انسجام و ارتباط وجود داشته باشد.
- وضوح: متن پایاننامه باید به طور واضح و روشن نوشته شود و از اصطلاحات تخصصی نامفهوم پرهیز شود.
نکات مربوط به محتوای پایاننامه:
- دانشجو باید قبل از شروع به نگارش پایاننامه، موضوع تحقیق خود را به طور دقیق مشخص کند.
- برای انجام تحقیق، از منابع معتبر و دست اول مانند متون ادبی، مقالات علمی، کتب تخصصی و … استفاده شود.
- در هنگام نگارش پایاننامه، از اصول نگارش علمی و ادبیات فارسی پیروی شود.
- پیش از ارائه نهایی پایاننامه، متن آن توسط استاد راهنما و مشاوران مورد بازبینی و اصلاح قرار گیرد.
پرسش و پاسخ درباره عبارت “نمونه پایاننامه زبان و ادبیات فارسی”
1. نمونه پایاننامه زبان و ادبیات فارسی چیست؟
پاسخ:
نمونه پایاننامه زبان و ادبیات فارسی به یک پروژه تحقیقاتی و علمی اطلاق میشود که دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی (کارشناسی، کارشناسی ارشد یا دکترا) در رشته زبان و ادبیات فارسی به نگارش درمیآورند. این پایاننامهها معمولاً شامل پژوهشهایی در زمینههای مختلف زبانشناسی فارسی، تاریخ ادبیات فارسی، نقد ادبی، شعر، داستان، زبانشناسی اجتماعی، و غیره هستند. هدف این پایاننامهها، تحلیل و بررسی جنبههای مختلف زبان فارسی و ادبیات آن در دورانهای مختلف تاریخی، اجتماعی و فرهنگی است.
2. چه موضوعاتی برای پایاننامه زبان و ادبیات فارسی مناسب هستند؟
پاسخ:
موضوعات پایاننامه زبان و ادبیات فارسی میتواند به گستره وسیعی از مباحث مربوط به زبان، شعر، داستان، و نقد ادبی پرداخته و شامل موارد زیر باشد:
- زبانشناسی فارسی: تحلیل ساختاری و نحوی زبان فارسی، بررسی تغییرات زبانشناسی در طول تاریخ زبان فارسی.
- نقد ادبی: تحلیل آثار برجسته ادبی از جمله شعر و نثر کلاسیک و معاصر.
- تاریخ ادبیات فارسی: بررسی دورههای مختلف ادبیات فارسی، از جمله دوران طلایی ادبیات فارسی تا ادبیات معاصر.
- شعر فارسی: تحلیل شعر شاعران معروف مانند فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی و دیگران.
- ادبیات داستانی فارسی: بررسی داستانها و رمانهای معاصر و کلاسیک فارسی.
- زبانشناسی اجتماعی: بررسی تفاوتهای گویشها و لهجههای مختلف فارسی.
- فرهنگشناسی: تحلیل فرهنگ و تاثیر آن در آثار ادبی فارسی.
3. چگونه یک پایاننامه زبان و ادبیات فارسی باید نوشته شود؟
پاسخ:
نوشتن پایاننامه زبان و ادبیات فارسی باید بر اساس اصول علمی و تحقیقاتی صورت گیرد. این پایاننامهها باید در چهارچوب زیر نوشته شوند:
- انتخاب موضوع: باید یک موضوع پژوهشی، نوآورانه و مرتبط با زبان و ادبیات فارسی انتخاب شود.
- جمعآوری منابع: استفاده از منابع علمی معتبر شامل کتابها، مقالات و پایاننامههای پیشین ضروری است.
- فرضیهسازی: نگارنده باید یک فرضیه یا سوال پژوهشی مشخص و دقیق داشته باشد.
- روششناسی: انتخاب روش تحقیق مناسب برای بررسی و تحلیل موضوع پژوهش (مثلاً تحلیل متن، تحلیل زبانشناسی، بررسی تطبیقی).
- نتایج و تحلیلها: پس از تحلیل دادهها و بررسی منابع، نویسنده باید نتایج تحقیق خود را به شکل واضح و مستند ارائه دهد.
- نتیجهگیری: در پایاننامه باید به جمعبندی و نتیجهگیری تحقیق پرداخته و راههای پژوهشی آینده را نیز مطرح کرد.
4. چه نکاتی برای نوشتن پایاننامه زبان و ادبیات فارسی باید رعایت شود؟
پاسخ:
برای نوشتن پایاننامه زبان و ادبیات فارسی، نکات زیر باید مورد توجه قرار گیرد:
- استفاده از منابع معتبر: تمامی اطلاعات و ارجاعات باید از منابع علمی و معتبر مانند کتابهای دانشگاهی، مقالات علمی و پایاننامههای دیگر استخراج شوند.
- دقت در نگارش و زبان فارسی: نویسنده باید از زبان فارسی صحیح و ادبی استفاده کند و اصول نگارش علمی را رعایت کند.
- رعایت ساختار استاندارد: پایاننامه باید ساختار مشخصی داشته باشد، از جمله مقدمه، فصول مختلف، تحلیلها، و نتیجهگیری.
- پژوهشمحور بودن: تحقیق باید مبتنی بر پژوهشهای جدید و دقیق باشد و حاوی تحلیلهای نوین و تحلیلی از موضوع باشد.
- مستند کردن منابع: ارجاع به منابع باید طبق استانداردهای علمی، مانند شیوهنامه APA یا MLA، صورت گیرد.
5. چطور میتوان نمونه پایاننامه زبان و ادبیات فارسی را پیدا کرد؟
پاسخ:
برای پیدا کردن نمونه پایاننامه زبان و ادبیات فارسی، میتوان از منابع زیر استفاده کرد:
- کتابخانههای دانشگاهی: بیشتر دانشگاهها پایاننامههای دانشجویان خود را در کتابخانهها و آرشیوهای دیجیتال قرار میدهند.
- پایگاههای داده علمی: پایگاههایی مانند Google Scholar، ProQuest، و پایگاههای مشابه به جستجو و دانلود پایاننامهها کمک میکنند.
- پورتالهای دانشگاهی: برخی دانشگاهها به صورت آنلاین نمونههای پایاننامههای موفق را منتشر میکنند.
- مشاوران و اساتید: اساتید و مشاوران دانشگاهی معمولاً نمونههای پایاننامه و مقالات علمی مشابه را به دانشجویان خود معرفی میکنند.
6. چه ویژگیهایی باید یک پایاننامه زبان و ادبیات فارسی موفق داشته باشد؟
پاسخ:
یک پایاننامه موفق در رشته زبان و ادبیات فارسی باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- نوآوری در موضوع: انتخاب موضوعی که جدید و متفاوت باشد و به طور قابل توجهی در عرصه تحقیقاتی و علمی زبان و ادبیات فارسی اثرگذار باشد.
- تحلیل دقیق و علمی: پایاننامه باید تحلیلهای علمی و دقیق داشته باشد و از روشهای معتبر تحقیقاتی استفاده کند.
- ارتباط با منابع معتبر: استفاده از منابع معتبر و بهروز برای پشتیبانی از فرضیهها و تحلیلها.
- ساختار منطقی و منظم: پایاننامه باید دارای ساختاری منظم و استاندارد باشد تا خوانندگان به راحتی بتوانند آن را دنبال کنند.
- بیان واضح و دقیق: نگارش باید روان، دقیق، و شفاف باشد تا پیام تحقیق به وضوح منتقل شود.
7. آیا پایاننامه زبان و ادبیات فارسی باید به زبان فارسی نوشته شود؟
پاسخ:
بله، پایاننامههای زبان و ادبیات فارسی باید به زبان فارسی نوشته شوند. این امر نه تنها به دلیل تأکید بر تسلط دانشجو به زبان و ادبیات فارسی است، بلکه به دلیل آنکه موضوعات پژوهشی در این حوزه معمولاً حول زبان فارسی و ادبیات آن میچرخد، نیاز به نگارش به زبان اصلی احساس میشود. با این حال، در بعضی دانشگاهها و در مقاطع بالاتر (مانند دکترا)، ممکن است اجازه داده شود که پایاننامه به زبان انگلیسی یا زبانهای دیگر نگارش شود، اما این امر معمولاً در پژوهشهای بینالمللی و در زمینههایی همچون مقایسه زبانها یا ترجمه صورت میگیرد.
8. از پایاننامه زبان و ادبیات فارسی چگونه میتوان استفاده کرد؟
پاسخ:
پایاننامههای زبان و ادبیات فارسی میتوانند بهعنوان منابع پژوهشی برای دانشجویان، محققان، و علاقهمندان به این حوزه مورد استفاده قرار گیرند. استفاده از این پایاننامهها میتواند به موارد زیر کمک کند:
- یادگیری روشهای تحقیق: مطالعه پایاننامهها میتواند به دانشجویان کمک کند تا نحوه انتخاب موضوع، روشهای تحقیق و ساختار نوشتاری صحیح را بیاموزند.
- منبعسازی: پایاننامهها میتوانند بهعنوان منابع معتبر برای جستجو و دستیابی به اطلاعات جدید و تحلیلهای مختلف استفاده شوند.
- الهام برای موضوعات تحقیقاتی: مطالعه پایاننامههای دیگر میتواند به دانشجویان ایدههای جدید برای موضوعات پژوهشی بدهد.
نتیجهگیری
نمونه پایاننامه زبان و ادبیات فارسی یکی از ابزارهای مهم در فرآیند تحصیلی و پژوهشی است که میتواند راهنمایی برای نوشتن پایاننامههای باکیفیت و مبتنی بر پژوهش باشد. با انتخاب موضوعات نوآورانه، استفاده از منابع معتبر و رعایت اصول نگارشی و علمی، میتوان به نگارش پایاننامهای موفق در این رشته دست یافت.